پاورپوینت استراتژِی بازاریابی و رمزموفقیت شرکت مایکروسافت درپیش بینی و مدیریت تقاضای مشتریان


«استراتژی بازاریابی مایکروسافت درپیش بینی تقاضا»

پیشگفتار:

بازارهای امروزی میدان های نبرد پیچیده ای هستند که فرماندهان آن صاحبان کسب وکارها می باشنددراین نبرد ؛درظاهر شاید کسی کشته نشود ولی در باطن هزینه آن از هزینه صدها کشته بیشتر باشد ونه تنها کسی به محکمه فراخوانده نمیشود بلکه افرادی که پیروز این نبرد باشند،به عنوان قهرمانان محلی و ملی شناخته شده و درآمدآنان سربه فلک بزند.این امر درمورد غول فناوری جهان یعنی مایکروسافت نیز صدق می کند«شرکت مایکروسافت حالا باارزش‌ترین شرکت جهان است و در سال‌های دور همواره سعی داشت از طریق فروش محصولات و خدمات به مشتریان خودش را در کورس رقابت حفظ کند.»

راز موفقیت کسب وکار های امروز شناخت محیط،تحلیل رقبا و مشتریان و به ویژه شناخت مزیت رقابتی خود می باشد.«یکی از مهم‌ترین جنبه‌های موفقیت مداوم مایکروسافت دانش و آگاهی فنی گیتس بوده است. کنترل تصمیم‌های کلیدی و مهم در این زمینه به عهده وی بوده و در بسیاری از مواقع او سمت و سوی فن‌آوری را روشن‌تر از رقبایش تشخیص داده است. همچنین گیتس همیشه اصرار داشته که شرکت به بهترین ذهن‌ها نیاز دارد. از اینکه افراد نادان از نظر فن شناختی به او صدمه نمی‌زنند خرسند است.»

دگرگونی و تغییرات پرشتاب دربرهه فعلی که لقب عصر دیجیتال به خود گرفته است ،در حقیقت چهره چند وجهی رابه مدیران و صاحبان کسب وکارها نشان می دهد و در این بازارمتلاطم ،مدیرانی موفق خواهد شده ؛کشتی کسب وکارخودرا به ساحل امن  برسانند که از نشانه هاو اخطارهای فانوس دریایی کسب وکارخویش بتوانند بهترین استفاده را داشته باشد . یکی از عناصر تاثیر گذاربر بازار پرتلاطم ،رشد سرسام آور اینترنت و فن آوری های نوین است که با اشکال مختلفی ،موجب ایجادتاثیرات فراوان و متنوع درکسب وکارها می شوند.در این اثنا مدیرانی موفق خواهندبود که بادرک صحیح و آموزش و شناخت دقیق به استقبال دگرگونی ها بروند.یکی از این مدیران مطرح جهانی بیل گیتس است.«بیل گیتس نیز از دگرگونی‌ها استقبال کرده و عقیده دارد که رهبران (مدیران) پیروزمند آن‌هایی هستند که به پیشواز روش‌های نوین (ایده های خلاقانه) کسب‌ و کار می‌روند بنابراین گیتس توصیه می‌کند که براى آینده دیجیتالى محور خود را آماده‌ سازیم تا از فن‌آوری بالاترین بازده را به دست آوریم.»

اما آنچه گیتس بیش از همه بر روى آن تأکید دارد این است که باید بپذیریم که در عصر دیجیتالى (اینترنتی) زندگى می‌کنیم تا از پیامدهاى مثبت و توانمندی‌های آن بهره بگیرم؛ گیتس خود می‌گوید که من فرد خوش‌بین هستم و به پیشرفت اعتقاد دارم. من از اینکه در چنین دوره‌ای از تاریخ زندگى می‌کنم خشنودم؛ ابزار دوران صنعتى به کمک ماهیچه‌های ما آمدند، ابزار دوران دیجیتالى میدان فعالیت و توان مغز و اندیشه ما را گسترش می‌دهند. بسیار خوشحالم که فرزندانم در این دوران رشد مى‌نمایند.»

داستان  موفقیت کسب وکار بیل گیتس حاوی درس آموخته های گرانسنگی  برای صاحبامن ومدیران کسب وکارهای امروزی درگستره جهانی است و حامل این پیام استراتژیک است که در مدیریت کسب وکار اگرسکاندار ماهری نباشی،کشتی کسب وکار شما در طوفان های بازارپرتلاطم امروز غرق خواهد شد.خواه این کسب وکار مربوط به نوکیا باشد . خواه یکی از کسب کار های ایرانی.و فرآیند آسیب دیدن و انقراض کسب وکارهایی که مدیران توانمند ندارند؛ این فرآیند دیر یا زود دارد.

…….ولی سوخت و سوز ندارد.

امید که این متن و نوشتار تنظیم شده مورد استفاده بهینه عزیزان قرار گیرد.

با سپاس

محرم غفاری

آذرماه۱۳۹۹

 

 سرفصل مطالب وردpdf

 

فهرست

مایکروسافت،تاریخچه،بازارواستراتژی بازاریابی……………………………………………………………………………………………….۳

تاریخچه مایکروسافت………………………………………………………………………………………………………………………………..۶

تجزیه و تحلیل (swot) در مایکرو سافت…………………………………………………………………………………………………….۱۳

مایکروسافت با ارزش ترین شرکت جهان …………………………………………………………………………………………………….۱۴

مایکرو سافت به سمت ارزش بازار دو تریلیون دلاری حرمت می کند ……………………………………………………………….۱۷

مایکروسافت چگونه ارزش بازارخودرا به اپل نزدیک کرد…………………………………………………………………………….. ۱۸

استراتژی های فناوری درحالت استاندارد.مقایسه اپل و مایکروسافت………………………………………………………………… ۲۰

موفقیت درکسب وکار بیل گیتس……………………………………………………………………………………………………………….۲۶

داستان برند مایکروسافت،نماد اقتدار کامپیوترهای شخصی………………………………………………………………………………۳۴

سرگذشت بیل گیتس،بنیان گذارابرشرکت مایکروسافت…………………………………………………………………………………۴۹

استقرارMicrosot Dynamics AX…………………………………………………………………………………………………….50

رمز و راز موفقیت مایکروسافت………………………………………………………………………………………………………………….۶۳

آنالیزرقبا ……………………………………………………………………………………………………………………………………………….۶۶

منابع ومآخذ…………………………………………………………………………………………………………………………………………….۶۹
داستان برند: مایکروسافت؛ نماد اقتدار کامپیوترهای شخصی
داستان برند: مایکروسافت؛ نماد اقتدار کامپیوترهای شخصی

مایکروسافت، نامی است که هر کاربر کامپیوتری با آن آشنا است. این شرکت با عرضه‌ی ویندوز توانست خود را به فرمانروای بی چون و چرای صنعت کامپیوترهای شخصی تبدیل کند.

مایکروسافت یک شرکت کامپیوتری بین‌المللی است که مقر اصلی آن در ردموند واشنگتن قرار دارد. این شرکت که در ۴ آوریل سال ۱۹۷۵ توسط بیل گیتس و پل آلن تأسیس شد، در زمینه‌ی تولید، صدور مجوز و فروش نرم‌افزار و سخت‌افزار کامپیوتر فعالیت می‌کند. مایکروسافت شهرت اصلی خود را مدیون سری سیستم‌عامل‌های ویندوز و محصولات نرم‌افزاری همچون آفیس است. البته محصولات سخت‌افزاری این شرکت مانند کنسول بازی ایکس باکس و سری تبلت‌ها و لپ‌تاپ‌های سرفیس نیز در تثبیت مایکروسافت در دنیای فناوری نقش بسزایی داشته‌اند.

مایکروسافت
مایکروسافت در حال حاضر پس از اپل و گوگل، سومین برند باارزش جهان است

شرکت مایکروسافت ابتدا برای تولید نرم‌افزار کامپایلر زبان بیسیک برای کامپیوتر Altair 8800 تأسیس شد. پس از آن عرضه‌ی سیستم‌عامل MS-DOS و ویندوز، مؤسسان این شرکت را به موفقیتی چشمگیر رساند. از زمان عرضه‌ی عمومی سهام این شرکت در سال ۱۹۸۶، سه نفر از کارمندان این شرکت، میلیاردر و حدود ۱۲ هزار نفر میلیونر شده‌اند. از دهه‌ی ۱۹۹۰، مایکروسافت علاوه بر تولید نرم‌افزار و سیستم‌عامل، برخی شرکت‌های بزرگ را نیز خریداری کرده و به زیرمجموعه‌ی خود اضافه کرده است. از خریدهای بزرگ ردموندی‌ها می‌توان لینکدین با قیمت ۲۶.۲ میلیارد دلار و اسکایپ با قیمت ۸.۵ میلیارد دلار را مثال زد.

در حال حاضر مایکروسافت فرمانروای بی چون و چرای بازار سیستم‌عامل در بخش کامپیوتر شخصی و لپ‌تاپ‌ است. البته محبوب‌ترین سیستم‌عامل در آمار کلی دستگاه‌های هوشمند، اندروید است. غول نرم‌افزاری واشنگتن علاوه بر عرضه‌ی سیستم‌عامل، در بخش‌های نرم‌افزاری دیگر مانند موتور جستجو، بازار خدمات دیجیتال، واقعیت افزوده و واقعیت مجازی، رایانش ابری و ابزارهای توسعه‌ی نرم‌افزار نیز حضوری جدی دارد.
تاریخچه تأسیس

پل آلن و بیل گیتس، دوستان دوران کودکی بودند. هر دوی آن‌ها استعداد و علاقه‌ی زیادی به دنیای کامپیوترها داشتند. آن‌ها در سال ۱۹۷۲ تصمیم گرفتند به کمک یکدیگر، شرکت مستقل خود را تأسیس کنند. اولین همکاری آن‌ها، شرکت Traf-O-Data بود که نرم‌افزاری برای کنترل ترافیک عرضه کرد. زمانی که گیتس در هاروارد مشغول به تحصیل بود، آلن مدرک خود را از دانشگاه ایالتی واشنگتن دریافت کرد.

گیتس آلن
بیل گیتس و پل آلن، مایکروسافت را در ۴ آوریل سال ۱۹۷۵ تأسیس کردند

در ژانویه‌ی سال ۱۹۷۵، مجله‌ی پاپیولار الکترونیکس مقاله‌ای در مورد کامپیوتر جدید Altair 8800 منتشر کرد. پل و بیل با مطالعه‌ی این مقاله علاقه‌مند شدند که یک کامپایلر (مفسر) زبان BASIC برای این دستگاه توسعه دهند. آن‌ها با مدیر شرکت MITs، تولیدکننده‌ی این کامپیوتر تماس گرفتند و ادعا کردند که مفسری برای این دستگاه آماده کرده‌اند. البته ادعای آن‌ها حقیقت نداشت؛ چرا که این دو نفر اصلا دستگاه Altair 8800 را در اختیار نداشتند. به هر حال مدیر شرکت با ملاقات حضوری آن‌ها موافقت کرد و پس از آن، بیل و پل شروع به برنامه‌نویسی یک شبیه‌ساز برای این سیستم کردند. پل وظیفه‌ی توسعه‌ی شبیه‌ساز دستگاه و بیل وظیفه‌ی برنامه‌نویسی مفسر را بر عهده داشت. در نهایت در روز ملاقات حضوری در آلبوکرکی، آن‌ها توانستند مدیر شرکت را برای توسعه‌ی مفسر اصلی راضی کنند.

مایکروسافت

بیل گیتس و پل آلن، مایکروسافت را در چهار آوریل سال ۱۹۷۵ تأسیس کردند. نام مایکروسافت که ترکیبی از کلمات مایکروسیستم و سافت‌ور است، پیشنهاد آلن بود. بیل گیتس از همان ابتدا به‌عنوان مدیرعامل شرکت مشغول به کار شد. در ژانویه‌ی سال ۱۹۷۹، دفتر اصلی شرکت به بلویو واشنگتن منتقل شد.
ورود به دنیای سیستم‌عامل

اولین حضور مایکروسافت در بازار سیستم‌عامل‌ها به سال ۱۹۸۰ برمی‌گردد. آن‌ها اولین محصول خود را به‌صورت نسخه‌ای از یونیکس با نام Xenix عرضه کردند. البته حضور پررنگ مایکروسافت در این بازار با عرضه‌ی MS-DOS شروع شد. شرکت IBM برای توسعه‌ی سیستم‌عامل کامپیوترهای شخصی خود ابتدا با شرکت دیجیتال ریسرچ مذاکره کرد و پس از آنکه مذاکرات آن‌ها بی‌نتیجه ماند، IBM با مایکروسافت وارد مذاکره شد. نتیجه‌ی مذاکرات قراردادی بود که طی آن، مایکروسافت باید نسخه‌ای از سیستم‌عامل CP/M برای کامیپوترهای شخصی IBM توسعه می‌داد. بیل گیتس برای اجرای قرارداد نسخه‌ای از سیستم‌عامل ۸۶-DOS را به قیمت ۵۰ هزار دلار از شرکت سیاتل کامپیوتر پروداکتس خریداری کرد. پس از تغییرات اساسی در این سیستم‌عامل، مایکروسافت آن را با نام MS-DOS برای کامپیوترهای شخصی IBM عرضه کرد. IBM نام این سیستم‌عامل را به PC DOS تغییر داد.
پل آلن در سال ۱۹۸۳ به خاطر  ابتلا به سرطان خون از شرکتی که خودش تأسیس کرده بود، استعفا داد

پس از این که آی‌بی‌ام اولین کامپیوترها شخصی خود را در سال ۱۹۸۱ عرضه کرد، مایکروسافت همچنان مالکیت خود را روی MS-DOS حفظ کرد. شرکت IBM، بایوس‌های کامپیوترهای شخصی را تحت قانون کپی‌رایت حفظ کرده بود. شرکت‌های دیگر برای تولید کامپیوترهای شخصی باید این بایوس‌ها را به‌صورت مهندسی معکوس توسعه می‌دادند. محدودیت کپی ‌رایت روی سیستم‌عامل لحاظ نشده بود و به همین دلیل،‌ پس از مدتی مایکروسافت به عرضه‌کننده‌ی اصلی سیستم‌عامل برای کامپیوترهای شخصی تبدیل شد؛ چرا که شرکت‌های دیگر به جز آی‌بی‌ام نیز برای توسعه‌ی سیستم‌عامل کامپیوترهای شخصی خود به بیل گیتس و همکارانش مراجعه می‌کردند.

مایکروسافت با عرضه‌ی ماوس مخصوص خود در سال ۱۹۸۳ به بازار سخت‌افزار نیز وارد شد. علاوه بر آن، آن‌ها در بخش انتشارات نیز حضور یافتند و بخش Microsoft Press را برای کارهای انتشاراتی تأسیس کردند. پل آلن در همان سل ۱۹۸۳ به خاطر ابتلا به سرطان خون از شرکتی که خودش تأسیس کرده بود، استعفا داد.

مایکروسافت
ویندوز و آفیس

همکاری مایکروسافت و IBM درسال‌های بعدی نیز ادامه داشت. آن‌ها سیستم‌عامل OS/2 را در آگوست سال ۱۹۸۵ عرضه کردند. اما بیل گیتس و همکارانش در حاشیه‌ی پروژه‌های آی‌بی‌ام، به توسعه‌ی سیستم‌عامل اختصاصی خودشان نیز مشغول بودند. آن‌ها در نوامبر سال ۱۹۸۵ ویندوز را به‌عنوان افزونه‌ای گرافیکی برای MS-DOS معرفی کردند. در مارس سال ۱۹۸۶، دفتر اصلی خالق ویندوز به ردموند منتقل و سهام آن‌ها نیز به‌صورت عمومی عرضه شد. این عرضه‌ی عمومی باعث شد تعداد زیادی از کارمندان این شرکت میلیونر شوند و چند نفر از آن‌ها از جمله بیل گیتس، به جمع میلیاردرها بپیوندند.

ویندوز

در همین سال‌ها، مایکروسافت همکاری نزدیکی با دیگر غول دنیای فناوری یعنی اپل داشت. بیل گیتس طی دیدارهایش با استیو جابز، قراردادهایی به‌منظور توسعه‌ی نرم‌افزارهای مختلف برای کامیپوترهای مکینتاش امضا کرده بود. برنامه‌نویسان مایکروسافت تعداد زیادی نرم‌افزار برای کامپیوترهای شرکت جابز تولید کردند؛ اما با معرفی ویندوز در سال ۱۹۸۵، اپل شرکت مایکروسافت را به نقض قوانین کپی‌رایت و کپی‌برداری از طراحی‌های خود متهم کرد. این اتفاق شروع درگیری‌های نسبتا سخت میان این دو غول دنیای نرم‌افزار بود. به هر حال در سال‌های بعد، همکاری و درگیری دو بخش جدانشدنی رابطه‌ی مایکروسافت و اپل بود. در سال‌های پس از عرضه‌ی ویندوز، اظهار نظرهای تند استیو جابز در مورد بیل گیتس و محصولاتش افزایش یافت و گیتس نیز جابز و شرکتش را به بی‌دقتی و دانش پایین متهم می‌کرد.

در آوریل سال ۱۹۸۷، مایکروسافت نسخه‌ی اختصاصی OS/2 خود را به تولیدکنندگان قطعات کامپیوتری عرضه کرد. درسال ۱۹۹۰، کمیسیون تجارت فدرال آمریکا، ردموندی‌ها را به نقض همکاری با آی‌بی‌ام متهم کرد. این اتهام، شروع یک دهه دعوای حقوقی مایکروسافت با دولت آمریکا بود. به هر حال بیل گیتس در زمان این دعواهای حقوقی بیکار نبود و تیم برنامه‌نویسی خود را به توسعه‌ی محصولی دیگر با نام Windows NT مشغول کرد. ویندوز ان‌تی یک سیستم‌عامل ۳۲ بیتی بود که بر پایه‌‌ی OS/2 تولید می‌شد. این ویندوز در جولای سال ۱۹۹۳ به همراه API برنامه‌نویسی ۳۲ بیتی عرضه شد. وقتی آی‌بی‌ام از محصول جدید مایکروسافت مطلع شد، همکاری آن‌ها در قرارداد OS/2 به طور کامل پایان یافت.

مایکروسافت
با معرفی ویندوز در سال ۱۹۸۵، اپل شرکت مایکروسافت را به نقض قوانین کپی‌رایت و کپی‌برداری از طراحی‌های خود متهم کرد

مجموعه نرم‌افزارهای آفیس، محصولی بود که ردموندی‌ها در سال ۱۹۹۰ عرضه کردند. این مجموعه شامل نرم‌افزارهای کاربردی از جمله مایکروسافت ورد و مایکروسافت اکسل بود. این نرم‌افزارها برای تولید و ویرایش متون و جداول کاربرد داشتند. در ۲۲ می سال ۱۹۹۰، نسخه‌ی سوم سیستم‌عامل ویندوز مجهز به نرم‌افزار آفیس عرضه شد. این نسخه پیشرفت زیادی داشت و با قابلیت‌های جدید، به بازیگر اصلی دنیای سیستم‌عامل تبدیل شد.

یکی از حرکت‌های هوشمندانه‌ی مایکروسافت که در سال ۱۹۹۴ آن‌ را مجبور به دفاع در دادگاه کرد، دریافت حق مجوز از شرکت‌های تولیدکننده‌ی قطعات کامپیوتری بود. ردموندی‌ها طی قراردادی که با شرکت‌های تولیدکننده‌ی سخت‌افزار (OEM) می‌بستند،‌ در قبال تولید هر کامپیوتر از آن‌ها حق مجوز دریافت می‌کردند. شرکت مورد نظر اگر از سیستم‌عامل مایکروسافت استفاده می‌کرد، باید حق مجوز را به این شرکت پرداخت می‌کرد. نکته‌ی جالب این بود که حتی اگر این شرکت از هیچ‌یک از محصولات مایکروسافت استفاده نمی‌کرد، باز هم باید مبلغی برای هر پردازنده یا محصول به ردموندی‌ها پرداخت می‌کرد. این حق مجوز که به ازای هر پردازنده دریافت می‌شد از سال ۱۹۸۸ تا ۱۹۹۴، درآمد سرشاری به سوی مایکروسافت سرازیر کرد. در نهایت در ۲۷ جولای ۱۹۹۴، وزارت دادگستری ایالات متحده‌ی آمریکا، مایکروسافت را به خاطر ۶ سال دریافت حق مجوز ناعادلانه و تأثیر منفی روی بازار رقابتی، محکوم کرد.
ورود به دنیای وب، ویندوزهای مدرن و ایکس باکس

بیل گیتس در سال ۱۹۹۵ تصمیم گرفت شرکتش را به بازارهای جدید وارد کند. آن‌ها دنیای وب را بازاری پرسود برای خود می‌دیدند و به همین دلیل توسعه‌ی نرم‌افزار برای آن را آغاز کردند. در همین سال، سیستم عامل جدید مایکروسافت با نام ویندوز ۹۵ با ظاهر گرافیکی قوی‌تر و امکانات جدید مانند دکمه‌ی استارت و سرویس آنلاین MSN عرضه شد. نکته‌ی جالب این بود که مایکروسافت قصد داشت با عرضه‌ی MSN به رقابت با شبکه‌ی اینترنت بپردازد.

مایکروسافت

مرورگر اینترنت اکسپلورر، سلاح جدید مایکروسافت در دوران وب بود. ردموندی‌های این نرم‌افزار را پس از عرضه‌ی نسخه‌های اولیه‌ی ویندوز ۹۵ توسعه دادند و سپس آن را در بسته‌های جدید با نام ویندوز ۹۵ پلاس همراه با سیستم‌عامل عرضه کردند. در سال ۱۹۹۶، محصول جدیدی با نام Windows CE 1.0 توسط غول نرم‌افزاری واشنگتن معرفی شد. این نسخه برای دستگاه‌های با حافظه‌ی رم پایین مانند دستیارهای شخصی توسعه داده شده بود.

تغییر نام اینترنت‌اکسپلورر

در ۱۳ ژانویه‌ی سال ۲۰۰۰، بیل گیتس میز مدیرعاملی مایکروسافت را به دوست و همکار قدیمی‌اش یعنی استیو بالمر تقدیم کرد. گیتس پس از آن به‌عنوان مدیر بخش معماری نرم‌افزار مشغول به کار شد. در همین سال بود که مایکروسافت به همراه تعدادی شرکت بزرگ نرم‌افزاری دیگر، انجمنی تحت عنوان «اتحاد اعتماد کامپیوتری» تشکیل دادند که هدف اصلی آن، محافظت از مالکیت معنوی نرم‌افزارها و جلوگیری از ایجاد تغییرات در آن‌ها بود. منتقدان مخالفت‌های شدیدی با این اتحاد داشتند و معتقد بودند قوانین دست و پاگیر آن، کاربران را بسیار محدود خواهد کرد. به هر حال این اتحاد و قوانین آن، سود بسیاری برای تولیدکنندگان نرم‌افزار به همراه داشت.

استیو بالمر و بیل گیتس

ویندوز XP محصول بعدی مایکروسافت در حوزه‌ی سیستم‌عامل بود که در ۲۵ اکتبر سال ۲۰۰۱ عرضه شد. این ویندوز ترکیبی از سیستم‌عامل‌های معمولی و NT مایکروسافت بود که بر پایه‌ی کدهای NT توسعه‌ یافت. ویندوز XP سال‌ها به‌عنوان پرطرفدارترین نسخه‌ از ویندوز استفاده می‌شد و با وجود پایان یافتن پشتیبانی از آن در سال ۲۰۱۴، هنوز در بسیاری از کشورها به وفور از آن استفاده می‌شود.

ایکس باکس
در ۱۳ ژانویه‌ی سال ۲۰۰۰، بیل گیتس میز مدیرعاملی مایکروسافت را به دوست و همکار قدیمی‌اش یعنی استیو بالمر تقدیم کرد

ورودی ردموندی‌ها به بازار کنسول‌های بازی در سال ۲۰۰۱ اتفاق افتاد. آن‌ها با عرضه‌ی کنسول بازی ایکس باکس، جنگی تمام‌عیار با بازیگران اصلی این صنعت یعنی سونی و نینتندو شروع کردند. نسخه‌ی بعدی کنسول مایکروسافت که موفقیت‌های زیادی برای این شرکت به همراه داشت، در سال ۲۰۰۵ و تحت نام XBOX 360 عرضه شد.
رایانش ابری، ویندوز ویستا و ویندوز ۷

سال ۲۰۰۷ یکی از سال‌های سرنوشت‌ساز تاریخ برای مایکروسافت بود. ویندوز ویستا در این سال همراه با آفیس ۲۰۰۷ عرضه شد و فروش بالای این محصولات، رکوردی عالی برای ردموندی‌ها رقم زد.

بیل گیتس در سال ۲۰۰۸ از سمت مدیریت معماری نرم‌افزار استعفا داد و پس از آن تنها بهع‌نوان رئیس هیئت مدیره و مشاور پروژه‌های اساسی در شرکتش فعالیت کرد. از اتفاقات مهم تاریخ غول نرم‌افزار در سال ۲۰۰۸، عرضه‌ی سرویس رایانش ابری آژور بود.

شرکت مایکروسافت که در چند سال گذشته سود سرشاری را کسب کرده بود، در سال ۲۰۰۹ تصمیم گرفت که فروشگاه‌های فیزیکی خود را نیز تحت نام Microsoft Store تأسیس کند. اولین فروشگاه رسمی مایکروسافت در تاریه ۲۲ اکتبر سال ۲۰۰۹ در آریزونا تأسیس شد. در همین سال، ویندوز ۷ که در حال حاضر پرطرفدارترین سیستم‌عامل کامپیوترهای شخصی و لپ‌تاپ‌ها در جهان است، عرضه شد. این نسخه از ویندوز با برطرف کردن ایرادات ویندوز ویستا، به سرعت در میان کاربران محبوب شد.

مایکروسافت

سال‌های پایانی دهه‌ی ۲۰۱۰، رقابت در دنیای گوشی‌ هوشمند به اوج رسید. مایکروسافت که تلاش بالای رقیبانی همچون اپل و گوگل را در این بازار می‌دید، بیکار ننشست و با عرضه‌ی ویندوز موبایل،‌ تلاش کرد در این بخش از بازار نرم‌افزار نیز سلطه‌ی خود را حفظ کند. اگرچه ویندوز موبایل هیچ‌گاه نتوانست مایکروسافت را به بازیگر بزرگی در صنعت گوشی‌ هوشمند تبدیل کند، اما تلاش‌های ردموندی‌ها در این بازار، تجربیات ارزشمندی در اختیار آنان قرار داد.
ویندوز با طراحی مترو و کنسول بازی جدید

زبان طراحی مترو زبانی بود که از عرضه‌ی ویندوز فون به مایکروسافت وارد شد. این زبان، طراحی‌های ساده بر پایه‌ی بلوک‌های تعاملی به نرم‌افزارهای مایکروسافت اضافه می‌کرد. ظهور مترو باعث شد طراحی‌ها و برندسازی‌های مایکروسافت در سال‌های ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ به کلی تغییر کنند.

سال ۲۰۱۱، سال عرضه‌ی نسخه‌ی جدیدی از محصول اصلی مایکروسافت یعنی ویندوز بود. ویندوز ۸ در این سال و در ماه ژوئن معرفی شد. عرضه‌ی رسمی ویندوز ۸ در ۲۹ فوریه‌ی سال ۲۰۱۲ اتفاق افتاد.

مترو

اولین محصول سخت‌افزاری مایکروسافت در بازار تبلت‌ یعنی سرفیس، در ۱۸ ژوئن سال ۲۰۱۲ معرفی شد. سرفیس اولین کامپیوتر تاریخ مایکروسافت بود که تمام قطعاتش توسط این شرکت واشنگتنی تولید می‌شد. از دیگر اتفاقات مهم تاریخ ردموندی‌ها در این سال‌ها می‌توان به معرفی Outlook.com به‌عنوان سرویس ایمیل رقیب جی‌میل، عرضه‌ی ویندوز سرور ۲۰۱۲ و خرید شبکه‌ی اجتماعی Yammer به قیمت ۱.۲ میلیارد دلار اشاره کرد.

مایکروسافت سرفیس

ایکس باکس وان، محصول بعدی مایکروسافت در دنیای بازی‌های ویدیویی بود که برای رقابت با پلی استیشن، در ماه می سال ۲۰۱۳ عرضه شد. نسخه‌ی پیشرفته‌ی کنترلر کینکت نیز همراه با کنسول جدید به بازار معرفی شد که با استقبال نسبی علاقه‌مندان به بازی‌های ویدیوی روبرو شد.

در جولای سال ۲۰۱۳، شرکت ردموندی اعلام کرد که قصد دارد تقسیم‌بندی جدیدی در دپارتمان‌های خود اعمال کند. از آن تاریخ، بخش‌های اصلی مایکروسافت شامل سیستم‌عامل، اپلیکیشن، رایانش ابری و دستگاه‌های سخت‌افزاری شدند.

ایکس باکس
ویندوز ۱۰ و ورود به دنیای واقعیت مجازی

سال‌های اخیر مایکروسافت با تغییرات اساسی مدیریتی وهمچنین ورود به بازارهای جدید نرم‌افزاری و سخت‌افزاری همراه بوده است. در ۴ فوریه‌ی سال ۲۰۱۴، استیو بالمر که دوران پرفرازونشیبی در ردموند گذرانده بود، از سمت مدیرعاملی کنار گذاشته شد. ساتیا نادلا که پیش از این به‌عنوان مدیر بخش‌های رایانش ابری و محصولات اینترپرایز فعالیت می‌کرد، جایگزین بالمر شد. در سمت ریاست هیئت مدیره، بیل گیتس جای خود را به جان تامپسون داد و از آن تاریخ تنها به عنوان مشاور فناوری در شرکتی که خودش روزی تأسیس کرده بود، به فعالیت می‌پردازد.

جان تامپسون

یکی از بزرگ‌ترین خریدهای مایکروسافت در همین سال و در ۲۵ آوریل اتفاق افتاد. غول نرم‌افزاری با برنامه‌ی سلطه بر بازار موبایل، شرکت بحران‌زده‌ی نوکیا را با قیمت ۷.۲ میلیارد دلار خریداری کرد. بخش جدید که با پیوستن نوکیا تأسیس شد، Microsoft mobile Oy نام گرفت. البته بازار موبایل و گوشی‌ هوشمند هیچ‌گاه برای مایکروسافت مفید نبود. یکی از بزرگ‌ترین شکست‌های مایکروسافت در این بازار، ضرر ۷.۶ میلیارد دلاری سال ۲۰۱۵ بود که به اخراج ۷۸۰۰ کارمند انجامید.
در ۴ فوریه‌ی سال ۲۰۱۴، استیو بالمر که دوران پرفرازونشیبی در ردموند گذرانده بود، از سمت مدیرعاملی کنار گذاشته شد

از دیگر شرکت‌هایی که در سال‌های اخیر توسط ردموندی‌ها خریداری شده‌اند می‌تواند به Mojang، خالق بازی ماین‌کرفت با قیمت ۲.۵ میلیارد دلار اشاره کرد. خرید بعدی، شرکت امنیتی Hexadite بود که با قیمت ۱۰۰ میلیون دلار به تصاحب مایکروسافت در آمد.

Hololens

غول نرم‌افزاری واشنگتن پس از دوران استیو بالمر محصولات جسورانه‌ای به بازار عرضه کرده است. مایکروسافت سرفیس هاب یکی از این محصولات است که در ۲۱ ژانویه‌ی سال ۲۰۱۵ عرضه شد. جدیدترین نسخه‌ی سیستم‌عامل محبوب مایکروسافت یعنی ویندوز ۱۰ نیز در دوران مدیرعاملی ساتیا نادلا در ۲۹ جولای ۲۰۱۵ عرضه شد. معرفی سرویس واقعیت مجازی هولولنز نیز همزمان با ویندوز ۱۰ انجام گرفت. جدیدترین نسخه‌ی ویندوز سرور با نام ویندوز سرور ۲۰۱۶ در سال ۲۰۱۶ عرضه شد که می‌توان نام آخرین سیستم‌عامل مایکروسافت را برای آن در نظر گرفت.

در مارس سال ۲۰۱۶، مایکروسافت اعلام کرد که بخش‌های کامپیوتر شخصی و ایکس باکس با یکدیگر ادغام و پلتفرم ویندوز یونیورسال تأسیس خواهد شد. از دیگر برنامه‌های اخیر مایکروسافت، پلتفرم آموزشی Intune for Education است که از قابلیت‌های رایانش ابری برای مقاصد آموزشی استفاده می‌کند.

از اتفاقات عجیبی که در سال‌های اخیر در برنامه‌های ردموندی‌ها رخ داده، پیوستن به بنیاد لینوکس است. آن‌ها در نوامبر سال ۲۰۱۶ با پرداخت حق عضویت سالانه ۵۰۰ هزار دلار به‌عنوان عضو پلاتینیوم این بنیاد به آن ملحق شدند. نکته‌ی جالب این عضویت این است که در سال ۲۰۰۱، استیو بالمر، لینوکس را «سرطان» نامیده بود.
وضعیت کنونی برند مایکروسافت

از سال ۲۰۱۵، فعالیت‌های مایکروسافت به سه بخش اصلی تقسیم شد. یکی از این بخش‌ها، «فرآیندهای تجاری و تولیدی» نام دارد. این بخش را می‌توان بخش خدمات تجاری و محصولات B2B نامید. نسخه‌های تجاری نرم‌افزارهای آفیس، اسکایپ، اکسچنج، شیرپوینت و بسیاری نرم‌افزارهای حرفه‌ای دیگر از محصولات این بخش هستند. وب‌سایت لینکدین نیز از سرویس‌های تحت پوشش این بخش مایکروسافت است.

بخش دیگر «رایانش هوشمند ابری» نام دارد. این بخش شامل خدمات سرور و رایانش ابری مانند Microsoft SQL Server، ویندوز سرور، ویژوال استودیو، سیستم سنتر و آژور است.

مایکروسافت

بخش سوم فعالیت‌های تجاری مایکروسافت با نام «رایانش شخصی بیشتر» (More Personal Computing) شناخته می‌شود. محصولاتی مانند سری سیستم‌عامل‌های ویندوز و محصولات زیرمجموعه‌ی آن‌ها، در این دسته‌بندی قرار می‌گیرند. محصولات سخت‌افزاری شامل تبلت‌های سرفیس، تجهیزات کامپیوترهای شخصی، لپ‌تاپ‌های سرفیس و کامپیوتر آل این وان سرفیس استودیو نیز در دسته‌بندی سوم قرار دارند. آخرین محصولات و خدماتی که در این دسته‌بندی پشتیبانی می‌شوند، محصولات گیمینگ مانند سخت‌افزار ایکس باکس و تجهیزات جانبی و همچنین نرم‌افزارها و سرورهای بازی مایکروسافت هستند.

آخرین آمارهای ارائه‌شده از شرکت مایکروسافت، تعداد کارمندان آن را حدود ۱۲۴ هزار نفر در سرتاسر جهان گزارش داده است. درآمد سالیانه‌ ردموندی‌ها طی آخرین گزارش ۸۹.۹۵ میلیارد دلار گزارش شده و ارزش این برند طی آخرین گزارش‌های وب‌سایت فوربز، ۸۷ میلیارد دلار عنوان شده است. مایکروسافت در حال حاضر پس از اپل و گوگل، سومین برند باارزش جهان است.
مایکروسافت؛ باارزش‌ترین شرکت جهان

ساتیا نادلا طی پنج سال ارزش مایکروسافت را سه برابر کرده است
 شرکت مایکروسافت حالا باارزش‌ترین شرکت جهان است و در سال‌های دور همواره سعی داشت از طریق فروش محصولات و خدمات به مشتریان خودش را در کورس رقابت حفظ کند اما این ساتیا نادلا بود که با تمرکز روی ارائه سرویس‌های کامپیوتری و کلود به کمپانی‌های بزرگ توانست این شرکت را بالاخره به باارزش‌ترین شرکت جهان تبدیل کند. مایکروسافت بالاخره توانست جای اپل را در صدر باارزش‌ترین کمپانی‌های دنیا بگیرد. روز جمعه هفته گذشته ارزش مایکروسافت در بازار به ۸۵۱ میلیارد دلار رسید که این رقم تقریبا ۴ میلیارد دلار بیشتر از ارزش کنونی شرکت اپل است. برای رسیدن به چنین جایگاهی، مایکروسافت همچنین موفق شد کمپانی‌های بزرگ دیگری از جمله آمازون، فیس‌بوک و آلفابت را هم پشت‌سر بگذارد. این موضوع برای بسیاری شگفت‌آور بود به‌خصوص که امسال دو شرکت اپل و آمازون نخستین شرکت‌های یک تریلیون دلاری تاریخ بورس آمریکا و باارزش‌ترین شرکت جهان شده بودند.
مایکروسافت؛ باارزش‌ترین شرکت جهان
به بار نشستن زحمات

این بازگشت موفق شرکت به صدر باارزش‌ترین‌ شرکت‌ها که آخرین‌بار سال ۲۰۰۳ برای این شرکت اتفاق افتاده بود را می‌توان نتیجه تاکید ساتیا نادلا روی سرویس‌های بر پایه وب یا همان «سرویس‌های کلود» دانست. مت مک‌وین یکی از سرمایه‌گذاران معروف در صنعت کلود می‌گوید: «از همان زمان که تکنولوژی کلود کار خود را آغاز کرده بود، استراتژی‌های خاصی برای آن تعیین شد. شرکت‌های بزرگ تکنولوژی هم سریعا شروع به استفاده از این سرویس کردند، دقیقا به همان شکلی که مایکروسافت آن را استفاده می‌کرد.» مایکروسافت در ابتدا با رهبری بیل گیتس و با استفاده از دو محصول مهم یعنی ویندوز و آفیس و همچنین رهبری بی نقص مدیرعامل این شرکت یعنی بیل گیتس توانسته بود به صدر شرکت‌های باارزش دنیا برسد. بیل گیتس از انحصار ویندوز در آن زمان برای ورود به دیگر بازارها هم استفاده کرد که این استراتژی باعث ایجاد تنش و درگیری بین مایکروسافت و سازمان‌های تنظیم مقررات آمریکا و دیگر کشورها شد.

حل این اختلافات موجب وضع قوانین جدیدی برای شرکت شد که همین مساله رشد سریع این شرکت را با کاهش مواجه کرد. ارزش سهام این شرکت برای یک دهه با رکود مواجه شد اما از ۵ سال پیش که ساتیا نادلا بر صندلی مدیرعاملی این شرکت نشسته، ارزش سهام مایکروسافت ۳ برابر شده و می‌توان گفت حتی عملکردی بهتر از بیل گیتس و استیو بالمر در این سال‌ها داشته است. استیو بالمر مدیرعامل سابق شرکت در جریان کنفرانس وال استریت که نوامبر امسال برگزار شد اذعان کرد تجارت با دیگر شرکت‌ها موجب رشد مایکروسافت در این چند سال شده است. او همچنین گفت که ساتیا نادلا شرکت را به سودآوری قابل توجهی رسانده و با استفاده از تکنولوژی‌های روز توانسته مایکروسافت را به یک سطح کاملا جدید و بالاتر ارتقا دهد.
کلید پیشرفت: سرویس ابری مایکروسافت

مایکروسافت برای رسیدن به با ارزش‌ترین شرکت جهان مسیر طولانی را طی کرده است. در این میان سرویس کلود Azure کلید این پیشرفت بوده است و از سال ۲۰۱۵ تاکنون در هر دوره ۳ ماهه سود خالص این سرویس افزایش ۷۶ درصدی داشته است. بالمر می‌گوید: «به نظر من ساتیا نادلا کار بزرگی انجام داده است. من فکر می‌کنم کار او در این سال‌ها بی‌نظیر بود و به‌عنوان یکی از سهامداران مایکروسافت هم عملکرد او را بی‌نهایت خارق‌العاده می‌دانم.» باب ماگلیا یکی از مدیران ارشد سابق شرکت هم می‌گوید: «مایکروسافت تحت رهبری نادلا توانسته موفق شود چون او یک چهره جدید از مایکروسافت را معرفی کرده است.»

البته آمازون همچنان در بخش سرویس‌های کلود در دنیا رتبه اول را دارد و سال گذشته این شرکت سهم ۸/ ۵۱ درصدی از کل سرویس‌های کلود ارائه شده را به خودش اختصاص داده بود و مایکروسافت با ۳/ ۱۳ درصد از این بازار در جایگاه دوم قرار داشت. وال استریت ژورنال معتقد است که بازار سرویس‌های کلود همچنان به رشد خود ادامه می‌دهد. کارشناسان این ژورنال معتقدند تا سال ۲۰۲۱ درآمد شرکت‌های بزرگ از فروش سرویس‌های کلود از ۶/ ۲۳ میلیارد دلار امروزی به ۶۳ میلیارد دلار افزایش پیدا می‌کند. آمازون به خوبی از حضور مایکروسافت در این عرصه باخبر است. در کنفرانس سالانه سرویس کلود آمازون که هفته گذشته برگزار شد «اندی جسی» مدیر ارشد بخش کلود آمازون به حضار در جلسه اعلام کرد که آمازون همچنان در مقایسه با رقیبش درآمد بیشتری در این بخش کسب می‌کند حتی اگر نرخ رشد مایکروسافت در بخش کلود بیشتر از آمازون باشد.
درس آموزی از شکست‌ها

یکی دیگر از فاکتورهایی که موجب رشد مجدد مایکروسافت در چند سال اخیر شد، نر‌م‌افزارهای این شرکت هستند. نسخه تجاری آفیس ۳۶۵ که نسخه بر پایه سیستم کلود را ارئه می‌دهد یکی از بخش‌هایی است که با سرعت بسیار بالایی در چندسال اخیر پیشرفت کرده و توانسته در یک سال گذشته بیش از یک سوم درآمد کمپانی مایکروسافت را به خودش اختصاص دهد. ترکیب این موارد می‌تواند به خوبی نشان دهد چرا مایکروسافت تحت مدیریت ساتیا نادلا حالا با ارزش‌ترین شرکت جهان است. مایکروسافت در گذشته قدرت برتر در زمینه تکنولوژی به حساب می‌آمد اما ایالات متحده تلاش کرد تا این قدرت از هم بپاشد. اما در این چند سال شرکت‌های تنظیم مقررات و قانون‌گذاران نتوانسته‌اند خیلی روی فعالیت‌های آن و پیشرفت این شرکت تمرکز کنند.

شرکت هیچ‌وقت نتوانست یک شبکه اجتماعی موفق مانند فیس‌بوک که نگرانی‌های زیادی راجع به لورفتن اطلاعات و حریم خصوصی به‌وجود آورده طراحی کند. همچنین در زمینه موتور جست‌وجوی قدرتمند هم نتوانسته با گوگل رقابت کند و حجم بالایی از اطلاعات را جمع آوری کند. لپ‌تاپ‌های سرفیس و ایکس‌باکس هم تنها بخش کوچکی از درآمدهای این شرکت را تشکیل می‌دهند. همچنین تلاش شرکت در صنعت موبایل نیز با شکست مواجه شد و با اینکه کمپانی نوکیا را با قیمت ۴/ ۹ میلیارد دلار خرید نتوانست اسمارت‌فون‌های قابل توجهی را روانه بازار کند. عملکرد ناموفق این شرکت در چند سال اخیر در بخش موبایل موجب شد رقیب اصلی این شرکت یعنی اپل بتواند خودش را به‌عنوان برترین تولیدکننده تلفن همراه در دنیا معرفی کند. امروز اما اوضاع فرق کرده است. حالا این شرکت با ارزش‌ترین شرکت جهان است.

   
آنالیز رقبا
منظور از آنالیز رقبا چیست؟

آنالیز رقبا یا انجام تحقیق رقابتی بخش مهمی از تحقیق و برنامه ریزی برای شرکت هایی است که می خواهند کسب وکار خود را گسترش دهند. رصد رقبا به شرکت ها اجازه می دهد تا خدمات رقبای خود را در مقایسه با خود و دیگر رقبا ببینند. آنالیز رقبا به شما کمک می کند دید جامع تری از بازار و شرایط کسب وکار خود داشته باشید، بدین ترتیب نقطه ای برای تدوین استراتژی و آغازی قوی خواهید داشت. یکی از نمونه های موفق آنالیز رقبا، شرکت مایکروسافت است که توانست برتری خود را در بازار نرم افزارهای سیستم عامل کامپیوترهای شخصی، نسبت به ویندوز (Windows) و داس (DOS) کسب کند. همچنین مایکروسافت توانست از طریق بازاریابی برتر، تحقیقات و مشارکت های استراتژیک با اکثر فروشندگان سخت افزار که کامپیوترهای شخصی خود را تولید می کردند، در حوزه صنعت نیز موفقیت کسب کند.
مزایای آنالیز رقبا

•    شناخت کامل رقبای بالفعل و رقبای بالقوه
•     شناخت نقاط ضعف و قوت رقبا
•     شناخت استراتژی تبلیغات رقبا
•     شناخت سهم رقبا از بازار
•     شناخت نیازهای پاسخ داده نشده مشتریان
•     یافتن بازارهای جدید
•    تدوین استراتژی بازاریابی جامع برای تبلیغ محصول خود
•    گسترش محصول
•     شناختن مزیت رقابتی خود نسبت به رقبا
•     پیش بینی تهدیدات بالقوه از جانب رقبا
برای آنالیز رقبا از کجا شروع کنیم؟

صاحب هر کسب و کاری که باشید، هرچقدر که در کارتان موفق باشید و به اصطلاح بازار را در دست داشته باشید، ناچارید رقبای خود را رصد کنید. مشتری همیشه حق انتخاب دارد و مهمترین کاری که رقبا انجام می دهند، جلب کردن توجه مشتریان به محصول تازه واردی است که نقایص محصولات موجود در بازار را رفع کرده است. برای آن که از ظهور رقبا یا محصولات جدیدی که با محصول شما قصد رقابت دارند، غافلگیر نشوید، کارهای زیر را انجام دهید:

۱٫      تهیه فهرست از رقبا : برای شروع آنالیز رقبا، ابتدا فهرستی از تمام شرکت هایی که به نظرتان رقبای تجاری شما هستند، تهیه کنید. اگر تعداد شرکت ها از آنچه در ابتدا تصور می کردید بیشتر بود، نترسید. همه رقبای شما به یک اندازه قوی نیستند و هر کدام نقاط ضعف خود را دارند.
۲٫      دسته بندی رقبا : پیش از شروع به آنالیز رقبا، ببینید رقبای شما چه سهمی از بازار را با شما شریک هستند؟ رقبا به طور کلی به سه دسته تقسیم می شوند: ۱. رقبای مستقیم کسب و کار که مشتری های شما را هدف خود قرار می دهند؛ ۲. رقبایی که مشتریان متفاوتی دارند و محصولاتی با امکانات کمتر یا بیشتر از محصول شما را به کاربران ارائه می دهند؛ ۳. رقبایی که مشتری های مشترکی با شما دارند؛ اما محصول آنها با محصول شما متفاوت است.
۳٫    برای آنالیز رقبا، آن‌ها را بر اساس میزان کوچکی و بزرگی کسب و کارشان دسته بندی کنید. این کار به شما کمک می کند اولویت های رقابتی خود را راحت تر پیدا کنید و با برنامه ریزی، در هر بازه زمانی، با گروه مشخصی از رقبا رقابت کنید. به خاطر داشته باشید که آنالیز رقبا یک استراتژی است و شما نمی توانید این کار را بدون داشتن نظم انجام دهید.
۴٫     تهیه فهرست از خدمات رقبا : فهرستی کامل از تمام خدمات و محصولاتی که شرکت های دیگر ارائه می کنند، تهیه کنید. ممکن است آنها به سراغ شریک های تجاری جدیدی رفته باشند و در حال توسعه محصول خود باشند و شما تا پیش از این متوجه نشده باشید. بنابراین این کار را جدی بگیرید. اگر در آنالیز رقبا تنها به دنبال شرکت هایی باشید که کپی برابر اصل محصول شما را ارائه می کنند، دامنه بررسی خود را محدود نکرده اید، بلکه بخش ارزشمندی از اطلاعات را از دست دادهاید.
۵٫     پیدا کردن مزیت رقابتی : ممکن است فرآیند پیدا کردن رقبا خسته کننده و وقتگیر باشد، اما نتیجه درخشانی دارد و آن این است که می آموزید رقبایتان در چه حوزه هایی و با استفاده از چه استراتژی هایی در حال جلو زدن از شما هستند یا مزیت رقابتی خود را در برابر رقبا بشناسید. بدین ترتیب قادر خواهید بود تا برنامه بازاریابی خود را قوی کرده و توسعه دهید. با پیدا کردن مزیت رقابتی کسب و کار خود می توانید برای ارائه خدمات جدید که هنوز رقبا در آن پیشرفت نکرده اند، برنامه ریزی کنید.
۶٫    آگاهی از بازارهای جدید : گاهی در فرآیند بررسی رقبا، بازارهای جدیدی را کشف می کنید که می تواند به شما کمک کند تا بدون داشتن رقیب، آنها را از آن خود کنید. برخی رقبا از ورود به حوزه های جدید خودداری می کنند، آن حوزه ها را پیدا کنید و بر روی آن ها سرمایه گذاری کنید.
۷٫    ارزیابی محصول : بعد از جمع آموری اطلاعات آنالیز رقبا باید به سراغ ارزیابی محصول خود بروید. فهرستی از مواردی تهیه کنید که ویژگی های مثبت محصول شما و رقبایتان را نشان می دهد. در این مرحله نه تنها به ارزیابی موشکافانه خود، بلکه به ارزیابی مشتریان خود نیز نیاز دارید. با این کار متوجه علت ارزش و اهمیت محصول خود می شوید.
۸٫    مقایسه قیمت محصولات خود با محصولات رقبایتان : اگر محصول شما بدون داشتن برتری نسبت به محصولات رقبایتان قیمت بیشتری دارد، بهتر است در قیمت گذاری محصول خود تجدیدنظر کنید. مشتری تنها به دنبال کیفیت بهتر و قیمت مناسب است.
۹٫    عضویت در شبکه های اجتماعی رقبا : بسیاری از بازاریابان برای آن که در رقابت با دیگر شرکت ها موفق باشند، از رقبای خود خدمات می گیرند و ارتباط خود را با رقیب حفظ می کنند. آنالیز رقبا از طریق عضویت در شبکه های اجتماعی رقیب یکی از بهترین راه هاست تا از ایونت های مختلف، طرح های تخفیفی و نحوه تبلیغات و شیوه تعامل با مشتری رقیب خود باخبر شوید. همچنین می توانید از شیوه تولید محتوای آنها، میزان موثر بودن تبلیغاتشان را دریابید.
۱۰٫     عضویت در خبرنامه های رقبا : یکی از عرصه هایی که بسیاری از شرکت ها روی آن سرمایه گذاری می کنند، ایمیل مارکتینگ یا بازاریابی ایمیلی است. عضویت در خبرنامه رقبا به شما کمک می کند اطلاعات مفیدی از آنها کسب کنید؛ مانند آنکه چه مناسبت هایی را برای ارسال پیام انتخاب می کنند، چه مقدار از پیام هایشان به صورت اتوماتیک برای مخابان ارسال می شود، با چه محتوایی سعی در فروش محصول خود دارند و آیا در صورت پاسخ مثبت دادن به ایمیل های ارسالی آنها، وارد قیف فروشی می شوید یا خیر؟ این کار به شما کمک می کند تا استراتژی های بازاریابی خود را معتدل تر کنید.
۱۱٫     بررسی سئو رقبا : معمولا متخصصان بازاریابی از طریق بررسی سئو سایت، وضعیت رقبای خود را رصد می کنند. رایج ترین راه برای آنالیز رقبا، استفاده از ابزارهایی مانند MOZ یا Ahrefs است که نشان می دهد کسب و کارهای رقیب، چه خدماتی را بیشتر تبلیغ می کنند، روی چه کلمات کلیدی ای سرمایه گذاری می کنند و در حال بک لینک گرفتن از چه سایت هایی هستند.
۱۲٫     بررسی روش های تبلیغاتی رقبا : رقبا نیز مانند شما سعی دارند مشتریان کسب و کار خود را بیشتر کنند و از روش های مختلف تبلیغات مانند کمپین های کلیکی، کمپین های اینفلوئنسری و… استفاده می کنند. بهتر است در سایت هایی که رقبای شما تبلیغات می کنند، شانس خود را امتحان نکنید و به سراغ عرصه های جدیدتری بروید. شاید بتوانید با شرکت هایی که در حوزه های نزدیک به شما فعالیت می کنند، همکاری مطلوبی داشته باشید و طریق آنها مشتریان خود را افزایش دهید.
۱۳٫    بررسی UI/UX سایت رقبا : یکی از مهمترین ویترین های فروش هر کسب و کاری، سایت است. خود را جای مشتری بگذارید و وارد سایت رقیب خود شوید. بدین ترتیب می توانید رابط کاربری و تجربه کاربری آنها را ارزیابی کنید. رسپانسیو بودن سایت، بالا بودن سرعت دامنه و… مواردی است که باید در آنالیز رقبا مورد توجه شما قرار گیرد.
۱۴٫    در پایان، به دو سوال مهم پاسخ دهید: «محصول شما در برابر محصول نزدیک ترین رقیب شما چه مزیتی دارد؟» و «محصول شما چه ویژگی منحصر به فردی دارد؟»

به مثال شرکت مایکروسافت بازگردیم. قطعا شرکت مایکروسافت در آنالیز رقبا متوجه این موضوع بوده که رقبای اصلی او اپل و IBM هستند که هردو سیستم عامل ارائه می کنند و برای بازاریابی محصولات خود تلاش زیادی میکنند؛ اما این دو سیستم عامل نقایصی دارند که مایکروسافت با آن ها مواجه نیست. مثلا نرم افزار سیستم عامل مکینتاش اپل تنها بر روی ابزارهای خاصی نصب می شود، بنابراین اپل عملا بخشی از بازار را از دست می دهد و سیستم عامل IBM نیز همین مشکل را دارد. بنابراین مایکروسافت مزیت رقابتی ویژه ای نسبت به اپل و IBM داشت. چنین تحلیل هایی می تواند به شما کمک کند تا نحوه صحیح تعامل با رقبای خود را پیدا کنید.

۴ ابزار کاربردی آنالیز رقبا

اگر هنوز استراتژی درستی برای آنالیز رقبا تدوین نکرده اید، به شما پیشنهاد می کنیم از این ابزارها استفاده کنید:
۱٫    ابزار  SEMrush

این ابزار به شما کمک می کند بک لینک های رقبای خود را ببینید. همچنین این سایت به شما کمک می کند متوجه شوید چند درصد از لینک های رقبای شما نوفالو یا فالو هستند، چه تعداد از آنها از آیپی های معتبر گرفته شده اند و قدرت دامنه آن ها چگونه است. در واقع این ابزار کامل ترین اطلاعات را به شما ارائه می کند. همچنین از نرخ پرش و ماندگاری کاربران سایت نیز می توانید مطلع شوید.
۲٫     ابزار MOZ

این ابزار یک پلاگین Google Chrome است که می توانید بر روی مرورگر خود اضافه کنید تا از هر صفحه ای که مایل بودید، آنالیز دقیقی به شما بدهد. MOZ از بهترین ابزار آنالیز رقبا است که اعتبار دامنه (DA)، اعتبار صفحه (PA)، کلمات کلیدی هر صفحه، متا تگ ها، هدینگ ها و سایر اطلاعات مفید را در اختیار شما قرار می دهد.
۳٫     ابزار researchtools

این ابزار به شما امکان می دهد تا متوجه شوید رقبایتان در چه سایت هایی لینک سازی می کنند؛ بدین ترتیب می توانید روش های لینک سازی رقبایتان را تحلیل کنید. برای این کار باید دامنه سایت رقیب هایتان را در بخش URL تایپ کنید.
۴٫    ابزار Socialmention

امروزه استفاده کاربران از شبکه های اجتماعی بسیار زیاد شده است و ممکن است به صورت روزانه از کسب و کار شما نام برده شود و نیاز به پاسخگویی شما باشد. این ابزار به شما امکان میدهد تا نظرات کاربران را درباره کسب و کار و خدمات خود بدانید و هرجا لازم بود، پاسخگو باشید. همچنین منشن شدن در شبکه های اجتماعی می تواند منجر به بالا رفتن بازدید از سایت شما شود؛ بنابراین از این مورد غافل نشوید. در آنالیز رقبا متوجه خواهید شد که بسیاری از آن‌ها توسط مشتریان به سایرین توصیه می‌شوند.

سرگذشت بیل گیتس بنیان‌گذار ابر شرکت مایکروسافت

ثروتمندترین مرد روی زمین در حال حاضر، یعنی بیل گیتس، زندگی پر از نکات جالب توجه داشته و دارد. تا کنون بارها در باره جنبه های عمومی زندگی گیتس سخن ها گفته شده و در مورد روشها و تاکتیک های وی در مایکروسافت نیز بسیار بحث و مجادله بوده است. اما جنبه هایی از زندگی گیتس وجود دارد که کمتر کسی از آنها مطلع است.

بیل گیتس را باید رهبر کارآفرینان دیجیتالی جهان دانست . ویلیام هنری گیتس سوم مشهور به بیل گیتس، در ۲۸ اکتبر ۱۹۵۵ در سیاتل، مرکز ایالت واشنگتن آمریکا به دنیا آمد. در مورد گیتس نکات و برخی افسانه ها نیز وجود دارد که اساسا بی پایه هستند و همچنین نکات و مسائلی در مورد زندگی وی هست که کمتر از آنها اطلاعات در دست است.

بر خلاف باور عمومی، بیل گیتس یک زندگی از فقر به ثروت نداشته است. گیتس در خانواده‌ای به دنیا آمد که از تاریخی غنی از تجارت، سیاست و خدمات اجتماعی سرشار بود. پدر پدربزرگش شهردار و نماینده مجلس ایالتی بود، پدربزرگش معاون رئیس کل یک بانک ملی بود و برای نوه اش (بیل گیتس) میلیون ها دلار پس انداز کنار گذاشته بود. پدرش ویلیام هنری گیتس دوم وکیل دادگستری و یکی از سرشناسان شهر سیاتل و مادر او آموزگار مدرسه و یکی از اعضا هیئت مدیره یونایتد وی اینترنشنال (United Way International ) بود که در امور خیریه نیز فعالیت داشت.

بیل گیتس در این خانواده و در کنار دو خواهر خود رشد کرد. گیتس در کودکی بیشتر وقت خود را در کنار مادربزرگ خود گذراند و از او تأثیر بسیار گرفت. از اول زندگی‌اش، جاه طلبی و بلندپروازی و حس رقابت از او می‌بارید؛ همان عواملی که  نیاکانش را به بالاترین مدارج حرفه‌ای شان رسانده بود.

گیتس که دانش‌آموزی برجسته و باهوش بود برخلاف بیشتر کودکان باهوش، به نظر می‌رسید که در هر کاری که انجام می‌دهد بی‌نظیر است. شور و شوق وی برای بردن و برنده شدن از همان سنین اولیه معلوم و آشکار بود. در لیک ساید، در مدرسه خصوصی و نخبه‌گرای سیاتل که برخی از تیزهوش‌ترین دانش‌آموزان را در وست کوست آمریکا جذب می‌کند عشق وی به ریاضیات سبب دلبستگی و اشتغال ذهن او به کامپیوتر گردید. حتی در لیک ساید، بیل گیتس برجسته و ممتاز بود. از این‌رو بچه‌ها سربه‌سر او می‌گذاشتند زیرا او آشکارا خیلی باهوش‌تر از بقیه دانش‌آموزان بود. به طوری که جیمز والاس و جیم اریکسون در کتابشان به نام هارد درایو خاطرنشان می‌کنند: «حتی در محیطی مثل لیک ساید که بچه‌های باهوش در خور احترامند، دانش‌آموزی به تیزهوشی گیتس از سوی تعدادی دیگر از دانش‌آموزان مورد تمسخر قرار می‌گیرد.»

بنابه گفته یکی از همکلاسی‌های گیتس که اکنون یک معمار برجسته در سیاتل است: «گیتس اغلب با بچه‌ها در اتاق کامپیوتر معاشرت می‌کرد.» او از نظر اجتماعی بی‌عرضه و در بین دیگران معذب بود. ذهن این پسر کاملا مشغول علاقه او به کامپیوتر بود. به ندرت دیده می‌شد که تنیس بازی کند. در ابتدا من از گیتس و سایرین در اتاق کامپیوتر ترس داشتم و تا حدی حتی آنها را به صورت بت در می‌آوردم. ولی بعدا متوجه شدم که آنها به قدری احمق هستند که نخواستم دور و بر آنها باشم. بخشی از علتی که من از کار کامپیوتری خارج شدم آنها بودند… آنها از نظر اجتماعی خیلی خشک و متکبر بودند و من واقعا نمی‌خواستم که اینطوری باشم.»
آیا مصداق ضرب‌المثل «گربه که دستش به گوشت نمی‌رسد می‌گوید بو می‌دهد» نیست؟ شاید این‌طور باشد. ولی آشکارا گیتس و همکلاسی‌هایش استثنایی بودند حتی طبق استانداردهای لیک ساید. تا سال سوم دبیرستان گیتس از نظر کامپیوتربازان جوان‌تر لیک ساید چیزی در حد یک کارشناس کامپیوتر محسوب می‌شد. او اغلب در اتاق کامپیوتر ساعت‌ها جلسه دادگاه برگزار می‌کرد و داستان‌هایی درباره مزاحمان بدنام کامپیوتری بیان می‌کرد.
گیتس و برخی از دوستان کامپیوتریش گروه برنامه‌نویسان لیک ساید را که اختصاص به یافتن فرصت‌های پولسازی برای استفاده از مهارت‌های تازه به دست آمده برنامه‌نویسی کامپیوتر داشت تشکیل دادند. اکنون الگویی در حال پیدایش بود. همانطور که بعدا گیتس اظهار داشته: «من طرح دهنده بودم. من فردی بودم که گفت بیایید دنیای واقعی را فراخوانیم و سعی کنیم که چیزی را به آن بفروشیم.» در آن موقع او ۱۳ ساله بود.

در دبستان به سرعت از همسن و سالانش در تمام دروس به ویژه ریاضیات و علوم جلو افتاد. والدینش که این وضعیت را دیدند، او را در یک مدرسه معروف به نام لیک‌ساید ثبت نام کردند. در همین جا بود که هسته اولیه مایکروسافت شکل گرفت. قضیه از آن جا شروع شد که در بهار ۱۹۶۸ مدرسه تصمیم گرفت که دانش آموزان را با پدیده‌ای جدید که تازه داشت در دنیا شکل می‌گرفت، یعنی رایانه، آشنا کند. رایانه‌ها هنوز بزرگ تر و گران تر از آن بودند که مدرسه بتواند یکی از آن‌ها را بخرد. برای همین مدرسه یک صندوق گذاشت و گفت که برای اجاره یک سال رایانه DECPDP -۱۰  ساخت جنرال‌الکتریک، کمک کنید.

پول زیادی بیشتر از هزینه اجاره یک سال جمع شد. اما مدرسه جذابیت این غول الکترونیکی را برای بچه‌ها دست کم گرفته بود.
این بچه‌ها، بیل گیتس، پل آلن که دو سال از گیتس بزرگ‌ تر بود و چند تای دیگر از رفقا بودند که همه الان برنامه نویسان ارشد مایکروسافت هستند. آن‌ها روز و شب شان را توی اتاق رایانه مدرسه می‌گذراندند. خیلی نگذشت که معلمان از دست آن‌ها شاکی شدند. آن‌ها نه درس می‌خواندند و نه مشق می‌نوشتند. بدتر از همه این که تمام زمان اجاره رایانه را تنها در عرض چند هفته تمام کردند. در پاییز ۱۹۶۸ شرکت مرکز رایانه (Computer Center ) دفتری در سیاتل باز کرد.

گیتس جوان که وقتش را این چنین صرف می‌کرد والدینش را نگران سرگرمی جدید پسرشان نمود. برای مدتی فعالیت‌های او را از ترس اینکه مبادا لطمه‌ای به درسش بزند متوقف کردند. تقریبا به مدت یکسال تمام، گیتس امتناع نمود. به عنوان نشانه‌ای از اشتهای سیری‌ناپذیر وی به دانش، توجه خود را به موضوع‌های دیگر معطوف کرد. در این دوره، او شماری زندگی‌نامه از جمله زندگی‌نامه ناپلئون و فرانکین روزولت را خواند. او گفت می‌خواستم بدانم که شخصیت‌های بزرگ تاریخ چگونه فکر می‌کردند. او همچنین کتاب‌های مربوط به کسب و کار، علوم و رمان را مطالعه نمود. یکی از کتاب‌های مورد علاقه وی «گیرنده در چاودار» نام داشت که او بعدا گزیده‌های بلندی از کتاب را برای دوست‌هایش از بر خواند. هلدن کالفیلد که شخصیت اصلی بود یکی از قهرمان‌های او شد. ولی اجالتا هرگونه طرحی را که بیل جوان ممکن بود برای تشکیل یک شرکت نرم‌افزاری با دوست دبیرستانی‌اش و رفیق کامپیوتربازش به کار برد موقتا متوقف گردید. والدینش اصرار داشتند که او باید به دانشگاه برود؛ آنها احساس می‌کردند که همراه بودن او با دانشجویان دیگر برایش خوب است.

بچه‌ی  یکی از کارمندان ارشد این شرکت در مدرسه لیک ساید درس می‌خواند. برای همین، این شرکت رایانه‌ای را با زمان محدود در اختیار این مدرسه قرار داد. گیتس و بقیه بچه‌ها به سرعت سراغ این رایانه رفتند. هکرهای جوان چند بار دزدکی وارد سیستم شدند و نرم افزارهای امنیتی آن را خراب کردند. بدتر از همه این که فایل‌هایی را که زمان استفاده آن‌ها از رایانه در آن ثبت شده بود، دستکاری می‌کردند، اما گند قضیه درآمد و شرکت هم آن‌ها را از استفاده از رایانه محروم کرد. اما مخ صاحبان این شرکت کار می‌کرد وآن‌ها گیتس و آلن را استخدام کردند.

رابطه نزدیک و فنی قابل توجه با آلن به مدت دو سال درسال‌های آخر دبیرستان به نظر می‌رسد که در این زمان گسترش یافته باشد. نقش آلن در داستان مایکروسافت و در محفل کوچک طرفداران لیک ساید که شرکت استخدام نموده اغلب دست کم گرفته می‌شود. گیتس، آلن، کنت ایوانز و ریچارد وی‌لند- دو عضو دیگر گروه برنامه‌نویسان لیک ساید- اغلب در تمام طول شب ابتدا به یک کامپیوتر کوچک (Minicomputer) که مالک آن جنرال الکتریک بود متصل بودند و بعدا به کامپیوتر شرکت کامپیوتر سنتر متصل گردیدند گاهی اوقات تا ساعات اولیه صبح به خانه نمی‌رسیدند.

اواخر ۱۹۶۸ بود که بیل گیتس، پل آلن و دو نفر دیگر، گروه برنامه نویسان لیک ساید را تشکیل دادند. آ ن‌ها که حالا سرشان به سنگ خورده بود، تصمیم  گرفتند به جای هک، یک کار درست و حسابی بکنند.

شرکت مرکز رایانه هم از آن‌ها خواست که حالا که به اشکالات امنیتی رایانه ما پی بردید، آن‌ها را درست کنید. در عوض، آن‌ها وقت نامحدودی را می‌توانستند با این رایانه سر کنند. برای آن‌ها واقعا اغواکننده بود. اواخر سال ۱۹۶۹ شرکت مرکز رایانه دچار مشکل مالی شد و بچه‌های گروه برنامه نویسی لیک ساید باید جول و پلاسشان را جمع می‌ کردند. آن‌ها با هر تقلایی بود، یک رایانه در دانشگاه واشنگتن، جایی که پدر پل آلن کار می‌کرد پیدا کردند. گروه دوباره تشکیل شد و اولین سفارش اش را گرفت: نوشتن یک برنامه برای لیست حقوق یک شرکت.

ضریب هوشی بالا و شور و شوق زیاد گیتس ورود او را به دانشگاه هاروارد حتمی نمود. در پاییز سال ۱۹۷۳  بدون این که سمت و سوی واقعی او مشخص باشد وارد معتبرترین محل یادگیری یعنی کمبریج، ماساچوست گردید. اما قلبش را بیرون دانشگاه کنار رایانه اش جا گذاشته بود. گیتس که شب تا صبحش کنار رایانه و با پل آلن می‌گذشت، صبح تا شب سر کلاس در حال چرت زدن بود.

وقتی سال دوم دانشگاه بود یک مسئله ریاضی پیچیده را حل کرد که توسط یک ژورنال آکادمیک به چاپ رسید و تا ۳۰ سال بعد به عنوان بهترین راه حل برای آن مسئله شناخته میشد. بعدا او گفت که هاروارد رفت تا از افرادی که باهوش‌تر از او بودند چیز یاد بگیرد، ولی بعداز آن دلسرد و ناامید شد.

گیتس با انتخاب اولیه حقوق به عنوان رشته اصلی دانشگاهی، شاید انتظار داشت که رد پای پدر حقوقدانش را دنبال کند، ولی درواقع او علاقه چندانی به حرفه حقوق نداشت و پدر و مادرش در مورد اینکه پسر سرسخت آنها راه خود را خواهد یافت کمی شک داشتند. با وجود این، در رویاهای پرهیجان خود، هیچکدام از آنها نمی‌توانستند تصور کنند که چه راهی در پیش روی پسرشان خواهد بود.
همچنان که معلوم شد گرفتن مدرک از هاروارد مدنظر او نبود. در سال ۱۹۷۵ در حالی که هنوز در دانشگاه بود، گیتس برای یک نسخه از زبان بیسیک (Basic) که نوعی زبان اولیه در برنامه‌نویسی کامپیوتر است بار دیگر گروه خود را با پل آلن تشکیل داد.

بالاخره پل آلن، او را راضی کرد که آن‌ها باید یک شرکت مستقل رایانه‌ای بزنند، اما بیل گیتس مردد بود که دانشگاه را کنار بگذارد یا نه. تا این که یک روز پاییزی ۱۹۷۴، آلن طرح جلد مجله پاپیولار الکترونیکس را دید: آلتیر ۸۰۸۰، نخستین ابزار میکرورایانه‌ای دنیا با مدل‌های بازرگانی دست و پنجه نرم می‌کند. بعدازظهر همان روز گیتس و آلن دو جوان آس و پاس و علاف که روزشان را با رایانه می‌گذراندند، تصمیمشان را گرفتند:

ما بازار رایانه‌های خانگی را به دست می‌گیریم.

گیتس در سال ۱۹۷۷ با توجه به آمادگی دنیای جدید تصمیم گرفت که هاروارد را رها کند و به طور تمام وقت در شرکت کوچک نرم‌افزار کامپیوتر که با دوستش تاسیس کرده بود کار کند. این شرکت مایکروسافت نامیده شد. او در هاروارد با استیو بالمر (Steve Ballmer ) که در حال حاضر رئیس قسمت اداری مایکروسافت است آشنا شد.

از ترک تحصیل در دانشگاه هاروارد تا شرکت کامپیوتری

چند روز بعد، گیتس با شرکت MITS تماس گرفت و گفت که برای رایانه آلتیر یک نرم افزار به نام بیسیک نوشته‌است. اما فقط خودش و آلن می‌دانستند که این لافی بیش نبوده است.

آن‌ها حتی یک خط برنامه هم ننوشته بودند. آن‌ها حتی یک آلتیر ۸۰۸۰ را هم ندیده بودند. از وقتی که شرکت چراغ سبز به آن‌ها نشان داد تا روزی که آخرین خط برنامه بدون Error اجرا شد، فقط ۸ هفته طول کشید. فردای آن روز آلن به دفتر MITS رفت و برنامه را نشان داد. اما نکته جالب این بود که آن‌ها این برنامه را با رایانه مدرسه لیک ساید نوشته بودند و حالا برنامه داشت روی یک آلتیر ۸۰۸۰ بدون کوچک ترین اشتباهی کار می‌کرد. آلن آن موقع برای اولین بار تازه یک آلتیر ۸۰۸۰ را از نزدیک می‌دید! آلن حقوق برنامه Basic را به MITS فروخت. آن‌ها داشتند نخستین سنگ بنای نرم افزارهای رایانه‌های خانگی را پی ریزی می‌کردند. بیل گیتس در سال ۱۹۷۵ به همراه دوست دوران کودکی خود پل آلن شرکت کوچکی بنام مایکروسافت با شعار «در هر خانه یک رایانه» ایجاد کرد. مایکروسافت انواع زبانهای برنامه سازی را برای رایانه‌های مختلف تولید می‌کرد.در آن زمان مایکروسافت فقط ۴۰ کارمند داشت که شبانه روز بشدت کار می‌کردند و کل فروش آن فقط ۲٫۴ میلیون دلار در سال بود. گیتس و مایکروسافت عمدتا جدا نشدنی‌اند.

بیل ﺩﺭ ﺭﻭﺯﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻣﺎﯾﮑﺮﻭﺳﺎﻓﺖ ﺑﻪ ﺳﺮ ﻣﯿﺒﺮﺩ، ﻣﺸﻬﻮﺭ ﺑﻪ ﺑﺪ ﺩﻫﺎﻧﯽ ﻭ ﺑﺪﮔﻮﯾﯽ ﺑﻪ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺩﺭ ﺍﯾﻤﯿﻞ ﻫﺎ ﻭ ﻣﻼﻗﺎﺕ ﻫﺎ ﺑﻮﺩ . ﺍﻣﺎ ﻫﯿﭻ ﮔﺎه در ﺍﯾﻦ ﺑﺪﮔﻮﯾﯽ ﻫﺎ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﻣﺨﺎﻃﺐ ﻗﺮﺍﺭ ﻧﻤﯿﺪﺍﺩ . ﺷﺨﺼﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺑﺎ ﻭﯼ ﺁﺷﻨﺎ ﺍﺳﺖ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ : ﺑﯿﻞ ﮔﺎﻫﯽ ﺣﺮﻑ ﻫﺎﯼ ﺗﻨﺪﯼ ﻣﯿﺰﺩ ﺍﻣﺎ ﻫﯿﭻ ﮔﺎه ﺍﯾﻦ ﺣﺮﻑ ﻫﺎ ﺷﺨﺺ ﺧﺎﺻﯽ ﺭﺍ ﻣﺨﺎﻃﺐ ﻗﺮﺍﺭ ﻧﻤﯿﺪﺍﺩ ﻭ ﻫﻤﻮﺍره ﺭﻭﯼ ﺑﻪ ﺍﯾﺪه ﻫﺎ ﻭ ﻓﮑﺮﻫﺎ ﺩﺍﺷﺖ. ﻋﻼﻗﻪ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺑﻪ ﭘﻮﺭﺷﻪ ﺳﻮﺍﺭﯼ ﺑﺎ ﺳﺮﻋﺖ ﺑﺎﻻ ﺩﺍﺷﺖ. ﻃﯽ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﺍﻭﻝ ﺧﻮﺩ ﺩﺭد ﻣﺎﯾﮑﺮﻭﺳﺎﻓﺖ ﺑﻪ ﻗﺪﺭﯼ ﺟﺮﯾﻤﻪ ﺳﺮﻋﺖ ﺩﺍﺷﺖ ﮐﻪ ﻣﺠﺒﻮﺭ ﺑﻪ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﻭﮐﯿﻞ ﺑﺮﺍﯼ ﺣﻞ ﻭ ﻓﺼﻞ ﻗﻀﯿﻪ ﺷﺪ .
یک بار ﺩﺭ ﭘﺎﺭﮐﯿﻨﮓ ﺑﺎ ﺍﺗﻮﻣﺒﯿﻞ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﮐﺎﺭﻣﻨﺪﺍﻥ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮐﺎﺭﺕ ﻭﯾﺰﯾﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺍﺗﻮﻣﺒﯿﻞ ﮐﺎﺭﻣﻨﺪ ﺧﻮﺩ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻭ ﻧﻮﺷﺖ  Send the bill to Bill : (ﺻﻮﺭﺗﺤﺴﺎﺏ ﺗﻌﻤﯿﺮﺍﺕ ﺭﻭ ﺑﻔﺮﺳﺖ ﻭﺍﺳﻪ ﺑﯿﻞ ) . ﺍﯾﻦ ﺟﻤﻠﻪ ﺗﺎ ﻣﺪﺗﻬﺎ ﺩﺭ ﺳﯿﺎﺗﻞ ﺷﻬﺮﺕ ﺩﺍﺷﺖ .

ﺩﺭ ﺍﻭﺍﯾﻞ ﺟﻮﺍﻧﯽ ﺑﻪ ﺷﺪﺕ ﻧﺘﺮﺱ ﻭ ﺟﺴﻮﺭ ﺑﻮﺩ . ﯾﮑﺒﺎﺭ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻫﻤﺮاه ﺁﻟﻦ ﺑﻪ ﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎﯼ ﺧﻮﺩ ﺩﺭ ﻓﺮﻭﺩﮔﺎه ﺑﯿﻦ ﺍﻟﻤﻠﻠﯽ ﺳﺎﻧﻔﺮﺍﻧﺴﯿﺴﮑﻮ ﻧﺮﺳﯿﺪﻧﺪ ﺑﯿﻞ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﻓﺸﺮﺩﻥ ﺩﮐﻤﻪ ﻫﺎﯼ ﮐﻨﺘﺮﻝ Jetway ﮐﺮﺩ . ﺟﺎﻟﺐ ﺁﻧﮑﻪ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﺩﺳﺘﮕﯿﺮ ﺷﺪﻥ، ﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﻭ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺳﻮﺍﺭ ﮐﺮﺩ !
ﺑﯿﻞ ﮔﯿﺘﺲ ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺷﻮﺥ ﻃﺒﻊ ﺍﺳﺖ . ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺜﺎﻝ ﯾﮑﺒﺎﺭ ﻭﯾﺪﺋﻮﯾﯽ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺷﺒﮑﻪ ﯾﻮﺗﯿﻮﺏ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩ ﮐﻪ ﺩﺭﺑﺎﺭه ﺷﺒﮑﻪ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ Reddit  ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺳﺮﺍﺳﺮ ﺟﻮﮎ ﻫﺎ ﻭ ﻟﻄﯿﻔﻪ ﻫﺎﯼ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻧﻮﯾﺴﯽ ﺑﻮﺩ . ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺟﻮﮎ ﻫﺎ ﺍﺷﺎﺭه ﺑﻪ ﮐﺪ ﺭﻧﮓ ﻗﺮﻣﺰ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﺷﺎﺭه ﺑﻪ ﺭﻧﮓ ﭼﺸﻢ ﺩﺍﺷﺖ.

ظهور مایکروسافت هم سریع بود و هم بی‌وقفه. گیتس به زودی ثابت کرد که فردی است با درک مفاهیم فنی همراه با غریزه‌های عالی بازرگانی. هنگامی که بیماری باعث شد که آلن شرکت مایکروسافت را در اوایل دهه ۱۹۸۰ ترک کند، جایگاه گیتس به عنوان رهبر محکم‌تر شد. در نیمه دوم دهه ۱۹۸۰، شرکت مایکروسافت محبوب مرکز معتبر مالی وال استریت (Wall Street) گردید. از بهای سهام ۲ دلار در سال ۱۹۸۶، سهام مایکروسافت تا نیمه اول سال ۱۹۹۶ به ۱۰۵ دلار افزایش یافت و گیتس را میلیاردر و بسیاری از همکارانش را میلیونر کرد.
اما افزایش بهای سهام شرکت مایکروسافت خبر از یک نظم کسب و کار جدید جهانی می‌داد. تام پیترز کارشناس مدیریت می‌گوید هنگامی که ارزش بازار مایکروسافت از ارزش بازار شرکت جنرال موتورز تجاوز نمود دنیای تجاری دگرگون شد. در خلال نوشتن این کتاب در ۱۶ سپتامبر سال ۱۹۹۸، ارزش شرکت مایکروسافت در بازار از ارزش شرکت بزرگ جنرال الکتریک (GE) فراتر رفت و بزرگترین شرکت آمریکا گردید که ارزش آن در بازار به ۲۶۲ بیلیون دلار رسید.

در سال ۱۹۸۰ شرکت آی‌بی‌ام برای اینکه از بازار رایانه‌های شخصی عقب نماند تصمیم گرفت تا رایانه خود را که PC نام گرفت و رایانه‌های امروزی نیز مبتنی بر آن هستند، بسازد و وارد بازار کند. آی‌بی‌ام تصمیم گرفت تا کار نرم افزار آن را به عهده شرکت دیگری بگذارد. این بود که شاهین خوشبختی بر دوش مایکروسافت نشست و آی‌بی‌ام قراردی با شرکت کوچک مایکروسافت بست تا نرم افزارهای سازگار با رایانه‌های شخصی آی‌بی‌ام تولید کند.

رایانه‌های جدید آی‌بی‌ام از پردازنده‌های ۱۶ بیتی ۸۰۸۸ شرکت اینتل استفاده می‌کرد. بنابراین مایکروسافت برای فروش زبان‌های برنامه سازی خود به یک سیستم عامل ۱۶ بیتی نیاز داشت. در آن زمان شخصی بنام تیم پاترسون در کارگاه خانه خود یک رایانه ۱۶ بیتی کوچک ساخته بود و برای آن یک سیستم عامل ساده ۱۶ بیتی نوشت که نام DOS ۸۶ را برای آن انتخاب کرده بود. بیل گیتس کلیه حقوق سیستم عامل DOS ۸۶ را با قیمت ۷۵ هزار دلار بدست آورد. بیل گیتس و پل آلن سیستم DOS ۸۶ را متناسب با رایانه‌های شخصی آی‌بی‌ام تغییر دادند و امکانات بیشتری را به آن افزودند و از آن یک سیستم عامل قوی ۱۶ بیتی ساختند.

مایکروسافت این سیستم عامل را ام‌اس-داس نامید. MS-DOS بر روی رایانه‌های شخصی آی‌بی‌ام جای گرفتند و آی‌بی‌ام درصدی از فروش رایانه‌های PC خود را برای استفاده از MS-DOS به مایکروسافت می‌پرداخت. و رفته رفته امپراتوری آقای بیل گیتس بر روی MS-DOS بنیان نهاده شد. بعدها مایکروسافت با تولید سیستم عامل گرافیکی ویندوز و محصولات موفق دیگر گام‌های بزرگ‌تری بسوی موفقیت برداشت. طبق آخرین آمار بیش از ۹۱ درصد از دارندگان رایانه‌های شخصی در سراسر جهان از محصولات مختلف مایکروسافت استفاده می‌کنند.

به گزارش سایت فوربس که از معتبرترین سایتهای ارائه دهنده ی آمارهای اقتصادی در جهان است، درحال حاضر (سال ۲۰۱۵) بیل گیتس با دارایی بیش از ۷۹.۲ میلیارد دلار، به عنوان ثروتمندترین مرد دنیا شناخته شده‌ است. این در حالی است که چند باری این مقام را از دست داده بود، ولی هم اکنون بار دیگر در سال ۲۰۱۵ لقب ثروتمندترین مرد سیاره ی زمین را به نام خود زد تا ۱۶ سال از ۲۱ سال اخیر را در صدر جدول ثروتمندان جهان تکیه بزند.

لیست میلیاردرهای جهان در سال ۲۰۱۵ در وبسایت فوربس

 

یکی از دلایل موفقیت مایکروسافت به گفته خود گیتس استخدام افراد باهوش در این شرکت است. گیتس زمانی که فقط ۱۹ سال داشت مایکروسافت را مدیریت می‌کرد. او به قدری کار می‌کرد که حتی گاهی چند روز محل کار خود را ترک نمی‌کرد و به همراه کارمندان خود بسختی برروی پروژه‌های مختلف و سفارش مشتریان کار می‌کرد.

گیتس در سال ۱۹۹۴ با ملیندا فرنج گیتس ازدواج کرد که حاصل آن یک دختر (متولد سال ۱۹۹۶) و یک پسر (متولد سال ۱۹۹۹) بوده‌است. بیل گیتس راه مادر خود را ادامه داد و بهمراه همسر خود چندین موسسه خیره در سراسر دنیا تأسیس کرد. هم اکنون بیل گیتس همراه همسر و فرزندان خود در شهر سیاتل ساکن است.

بیل گیتس علاقه دارد تا ظرف های شام را شخصا بشوید. وی یکجا توضیح داده است که: معمولا دیگران در کار ظرفشویی من داوطلبانه کمک میکنند اما من دوست دارم به روش خودم آنها را بشویم

 

ﺗﺨﻤﯿﻦ ﺯﺩه ﻣﯿﺸﻮﺩ ﮐﻪ بیل گیتس  ﺩﺭ ﻃﻮﻝ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺧﻮﺩ ﺣﺪﻭﺩ ۱۰۰ ﻣﯿﻠﯿﺎﺭﺩ ﺩﻻﺭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﻣﻮﺭ ﺧﯿﺮﯾﻪ ﺑﻪ ﺷﮑﻞ ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ ﻭ ﻏﯿﺮ ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ ﺻﺮﻑ ﮐﺮﺩه ﺍﺳﺖ.
ﻫﻤﻪ ﺍﯾﻦ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺧﯿﺮﯾﻪ ﺍﺯ ﻣﺴﯿﺮ ﺑﻨﯿﺎﺩ ﺧﯿﺮﯾﻪ ﮔﯿﺘﺲ ﺻﻮﺭﺕ ﻧﮕﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﺑﻠﮑﻪ ﻭﯼ ﺷﺨﺼﺎ ﺗﻤﺎﯾﻞ ﻭ ﻋﻼﻗﻪ ﺑﻪ ﺑﺮﺧﯽ ﭘﺮﻭﮊه ﻫﺎﯾﯽ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﭘﺎﮎ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻠﺖ ﻫﺎ ﻭ ﺟﻮﺍﻣﻊ ﻓﻘﯿﺮ ﺍﺳﺖ. ﻫﺮﭼﻨﺪ ﺳﺎﻟﯿﺎﻧﻪ ﻣﺒﺎﻟﻎ ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺭﺍ ﺻﺮﻑ ﺍﻣﻮﺭ ﺧﯿﺮﯾﻪ ﻣﯿﮑﻨﺪ، ﺍﻣﺎ ﻭﺿﻌﯿﺖ ﮐﺴﺐ ﻭ ﮐﺎﺭ ﻭﯼ ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪ ﺍﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ﺧﺮﺝ ﺧﻮﺩ ﭘﻮﻝ ﺩﺭ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺛﺮﻭﺗﻤﻨﺪﺗﺮ ﻣﯿﺸﻮﺩ . ﻭﯼ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﺧﯿﺮ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﺪ، ﺑﻠﮑﻪ ﺩﺭ ﻧﻈﺮ ﻭﯼ ﺁﻧﻬﺎ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ﻭلی ﺑﺎﺯ  ﺑﻪ ﺧﯿﺮﺍﺕ ﻣﯿﭙﺮﺩﺍﺯﻧﺪ ﺷﺎﯾﺎﻥ ﻗﺪﺭﺩﺍﻧﯽ ﻭ ﻻﯾﻖ ﺳﺘﺎﯾﺶ ﻭ ﺗﺤﺴﯿﻦ ﻫﺴﺘﻨﺪ .

بیل گیتس چگونه میلیاردر شد؟

گیتس ۵۵ ساله ثروت ۷۹.۲  میلیارد دلاری خود را بیش از هر چیز مدیون تاسیس شرکت مایکروسافت به همراه پاول آلن و موفقیت فزآینده این شرکت است. وی که در مایکروسافت به عنوان مدیر اجرایی و رییس بخش طراحی نرم‌افزار کار کرده است، زمان زیادی بعنوان بزرگترین سهامدار این شرکت به حساب می‌آمد. ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺣﺎﺿﺮ ﺩﯾﮕﺮ ﻣﺎﯾﮑﺮﻭﺳﺎﻓﺖ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﻣﻨﺒﻊ ﺩﺭﺁﻣﺪ ﻭﯼ ﻧﯿﺴﺖ . بیل گیتس در سال ۲۰۰۰ از مدیریت اجرایی مایکروسافت کناره‌گیری کرد، اما مقام ریاست خود را حفظ کرد و به عنوان رییس بخش طراحی نرم‌افزار به کار خود ادامه داد.  وی به تدریج مسوولیت‌های خود در مایکروسافت را به  ری اوزی  طراح نرم‌افزار و کرییج ماندی از بخش تحقیقات و استراتژی این شرکت منتقل کرده است. در ۲۷ ژانویه ۲۰۰۸ گیتس آخرین روز کار تمام وقت خود در مایکروسافت را گذراند و از آن پس تنها در مورد پروژه‌های کلیدی به مایکروسافت مشاوره می‌دهد. ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﮔﯿﺘﺲ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﺳﻬﺎﻣﺪﺍﺭ ﻣﺎﯾﮑﺮﻭﺳﺎﻓﺖ ﻧﯿﺴﺖ . ﺑﺮﺍﯼ ﺳﺎﻟﻬﺎﯼ ﻣﺘﻤﺎﺩﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻭﯼ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﻓﺮﻭﺵ ﺳﻬﺎﻡ ﺧﻮﺩ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺷﺮﮐﺖ ﻭ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬﺍﺭﯼ ﺩﺭ ﮐﺴﺐ ﻭ ﮐﺎﺭﻫﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﺳﺖ . ﻣﺎﯾﮑﻞ ﻻﺭﺳﻦ، ﻣﺪﯾﺮ ﮐﺴﺐ ﻭ ﮐﺎﺭ ﮔﯿﺘﺲ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺍﺳﻠﺤﻪ ﺳﺮﯼ ﻭﯼ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺧﺼﻮﺹ ﻣﯿﺪﺍﻧﻨﺪ.
ﻓﺮﻭﺵ ﻣﺘﻤﺎﺩﯼ ﺳﻬﺎﻡ ﺍﯾﻦ ﺷﺮﮐﺖ ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺷﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ۲۰۱۴ ﺍﺳﺘﯿﻮ ﺑﺎﻟﻤﺮ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﺳﻬﺎﻣﺪﺍﺭ ﻣﺎﯾﮑﺮﻭﺳﺎﻓﺖ ﻣﻌﺮﻓﯽ ﺷﻮﺩ.

 

در حال حاضر گیتس بیشتر وقت خود را در موسسه بیل و ملیندا گیتس می‌گذراند. این موسسه که در سال ۲۰۰۰ تاسیس شد، بر فعالیت‌های خیریه و همچنین تامین مالی پروژه‌های تحقیقاتی، تمرکز دارد.
چند قصر در فرانسه؛ چندین جزیره در منطقه کارائیب؛ هواپیماهای جت شخصی؛ حساب های شخصی حاوی ۳.۲۷ تریلیون دلار و… مجموع سرمایه ای است که اعضای لیست۴۰۰ Forbes آنها را در اختیار دارند و هرآنچه که روی کره خاکی اراده کنند را می توانند به راحتی بخرند.

کارشناسان مرکز فوربس که همه ساله لیست ثروتمندترین افراد روی زمین را منتشر می کنند، در آخرین بررسی های خود به این نتیجه رسیده اند بسیاری از اشخاصی که نام آنها در لیست ۴۰۰ Forbes منتشر شده است، بیش از برخی کشورهای دنیا پول دارند و به عبارت دیگر، می توانند این کشورها را با تمام دارایی ها و سرمایه هایش نقداً خریداری کنند.

بیل گیتس مدیرعامل بزرگ ترین شرکت تولیدکننده نرم افزار دنیا موسوم به مایکروسافت که  ثروتمندترین فرد جهان محسوب می شود و هم اکنون عنوان پولدارترین آمریکایی را به خود اختصاص داده است، هم اکنون ۷۹.۲  میلیارد دلار سرمایه دارد. این مبلغ از میزان تولید ناخالص ملی (DP)   حدود ۱۴۰ کشور جهان نیز بیشتر است که از جمله این کشورها می توان به کاستاریکا، السالوادور، بولیوی و اروگوئه اشاره کرد. این در حالی است که سرمایه کنونی شرکت مایکروسافت تنها با مجموع تولید ناخالص ملی تانزانیا و برمه برابری می کند.

منزل بیل گیتس

خانه بیل گیتس یکی از مدرن ترین و گران ترین خانه های جهان محسوب می شود که در کنار یک تپه زیبا رو به دریاچه واشنگتن بنا شده است. بیل گیتس این خانه را در سال ۱۹۸۸  به مبلغ ۲ میلیون دلار خریداری کرد. صاحب این عمارت که با نام ویلیام هنری بیل گیتس سوم نیز شناخته می شود، پس از خرید این ملک، شروع به ساخت آن نمود که آن را در زمینی به مساحت ۶۶۰۰۰ فوت مربع معادل با ۶۱۰۰ متر مربع ساخته  و کار ساخت آن نیز هفت سال به طول انجامیده است. قسمتهایی از خانه با درختان صنوبر داگلاس ۵۰۰ ساله ساخته شده و زمانی در این خانه تعداد ۳۰۰ نفر به کار مشغول بودند که تعداد ۱۰۴ نفر آنها در قسمت های کامپیوتر و الکترونیک منزل کار می کردند.

قیمت تخمینی این عمارت چیزی حدود ۱۵۴ میلیون دلار می باشد که هزینه ی اجاره ی ماهیانه ی آن، چیزی در حدود ۸۷۸ هزار دلار خواهد بود.

ساخت این خانه به گونه ای انجام گرفته که از دمای محیط اطرافش برای تنظیم حرارت موثر تر بهره می برد.

از نکات قابل توجه این خانه، روشن شدن اتوماتیک چراغ ها در هنگام ورود به منزل، قرار داشتن بلندگوها داخل دیوار تمامی اتاق ها و وجود پنل لمسی است که به واسطه آن می توان تمامی وسایل از گیرنده تلویزیون گرفته تا سیستم تغییر دما و میزان تابش نور را کنترل کرد.

از خصوصیات دیگر این منزل آن است که به محض ورود هر مهمان یک microchip به سینه او نصب می گردد، این تراشه اطلاعاتی را ارسال می کند که بر اساس آن ایرکاندیشن و الکتریسیته ، دما و سایر احتیاجات شرایط خانه در محل سکونت مهمان ، با سلیقه و خواست مهمان و متناسب با بدن ملاقات کننده، مرتبا بصورت اتوماتیک تنظیم می گردد.

در ضمن از مجموعه ای از نمایشگرهای کامپیوتر برای تزئین دیوار های خانه به ارزش تقریبی ۸۰۰۰۰ دلار مورد استفاده قرار گرفته تا تمام دکوراسیون و آثار هنری در قسمت اقامت مهمان مطابق با سلیقه شخصی مهمان بلافاصله بعد از لمس یک دکمه تغییر کنند. منابع تصویری و آثار هنری در دستگاههای ذخیره سازی به ارزش ۱۵۰۰۰۰ دلار نگهداری می شوند. هر یک از دستگیره های درهای این خانه ۲۰۰۰ دلار ارزش دارد.

در تمام قسمت های این خانه حتی درون دیوارهای سنگی دوربین های مخفی کار گذاشته شده است ، درختی که قبلا در زمین این خانه وجود داشت و مورد علاقه بیل گیتس می باشد مرتبا بوسیله کامپیوتر و سایر تجهیزات الکترونیکی مراقبت می شود و آب و کود و محیطش بصورت اتوماتیک کنترل میگردد.

در زیر زمین این خانه یکی از مجهز ترین سالن های سینما در جهان برای استفاده شخصی بیل گیتس و مهمانانش ساخته شده است ، هنگامی که او میخواهد به منزل مراجعه کند آب وان حمامش بطور اتوماتیک در وان ریخته می شود و حرارت آن مطابق با نظر او ثابت می ماند ، در ضمن قسمت اعظم این خانه در زیر زمین ساخته شده تا ظاهرا زیاد بزرگ بنظر نرسد.

از نکات جالب توجه، پرداخت مبلغ ۳۵۰۰۰$  بعنوان هزینه ی  یک تور گردشی در این عمارت توسط افراد علاقه مند می باشد.

 

بر اساس تحقیقات موسسه ملی خانه سازان آمریکا، میانگین متراژ خانه های این کشور کمی بیش از ۲۰۰۰ فوت مربع است؛ اما خانه گیتس به همراه فضای باز آن ۳۰ برابر خانه یک شهروند معمولی آمریکا است. دلیل کوچک به نظر رسیدن خانه این است که بیشتر خانه در زیر زمین و داخل تپه مجاور قرار دارد. البته قسمت های زیرین خانه از دید ماموران مالیات خارج نمانده و همین موضوع باعث افزایش قابل ملاحظه مالیات خانه وی شده است. مالیات پرداختی این خانه توسط بیل گیتس به سالانه بیش از یک میلیون دلار می رسد.

همچنین استخر ۱۸ متری آن در یک ساختمان جداگانه واقع شده است که افراد در آن میتوانند در محیطی با دیوارهای شیشه ای شنا کنند تا منظره ای از تراس نیز قابل دید باشد. دو حمام به همراه چهار دوش قفلی برای استفاده ی شناگران نیز تعبیه شده است.

سالن بدنسازی به مساحت ۲۵۰۰ فوت مربع ساخته شده و شامل سونا، اتاق بخار، حمام و اتاقهای رختکن جداگانه برای زنان و مردان است.

اتاق پذیرایی ظرفیت میزبانی از ۱۵۰ صندلی برای ضیافت شام را دارد، همچنین یک صفحه نمایش ۲۲ فوتی روی دیوار برای تماشای تصاویر توسط میهمانان نصب شده است. این خانه همچنین دارای ۲۴ حمام است که ۱۰ حمام با امکانات کامل است و برای استفاده ی میهمانان در جشن ها تعبیه شده اند.

شش آشپزخانه در نقاط مختلف ساخته شده تا کارمندان و آشپزان آمادگی رویارویی با هر مناسبتی را داشته باشند.

طراحی خانه بیل گیتس را معمار معروفی به نام جیمز کوتلر وابسته به گروه طراحی Bohlin Cywinski Jackson به عهده داشته است. پارکینگ این ساختمان گنجایش ۳۰ اتومبیل به صورت همزمان را دارد. داخل پارکینگ اختصاصی بیل گیتس می توان اتومبیل های شخصی وی مانند Porsche 911 Convertible ساخت سال ۱۹۹۹ و Porsche 959 Coupe مدل سال ۱۹۸۸ را یافت.

گیتس یک اتومبیل دیگر به نام Lincoln Continental مدل سال ۱۹۹۸ نیز دارد که به علت آمار تصادف بالای این نوع اتومبیل، رانندگی با آن ممنوع است اما بیل گیتس دارای اجازه نامه ای است که به وسیله رئیس جمهور سابق آمریکا، بیل کلینتون امضا شده و به واسطه آن هیچ نوع منع قانونی برای استفاده از این اتومبیل برای او وجود ندارد.

در ادامه می توانید تصاویری را از دکوراسیون داخل و نمای بیرون این خانه ی رویایی را که توسط ام ال مارکتینگ برای شما مخاطبان عزیز گردآوری شده، مشاهده نمایید.

در بین دارایی های بیل گیتس، مجموعه ای از دست نوشته های لئوناردو داوینچی موجود است که او در سال ۱۹۹۴ به مبلغ ۳۰.۸ میلیون دلار در یک حراجی خریداری کرد.

پدیده گیتس
بیل گیتس در سن ۴۳ سالگی ثروتمندترین مرد جهان بود. او از سن ۲۰ سالگی تاکنون رئیس شرکت مایکروسافت بوده است که ارزش آن چیزی در حدود ۸۵ بیلیون دلار است (گرچه خود گیتس تاکید دارد که بیشتر پول وی در سهام مایکروسافت صرف شده) و ثروت او به اندازه‌ای است که خارج از درک مردم است. به این دلیل ثروت وی هم مایه رشک ما است و هم کنجکاوی ما را برمی‌انگیزاند.
گیتس پدیده قرن بیستم یعنی بزرگترین غول کامپیوتری می‌باشد. دوستان و آشنایان از قدرت پول وی شگفت‌زده شده‌اند و این شگفت‌زدگی موجب سرگرمی متداول دربارها و رستوران‌ها گردیده است. این باور که هرگز رهبر تجاری دیگری آنقدر پول نداشته جالب و وسوسه‌انگیز است. درواقع، افراد بازرگان خیلی ثروتمندی از قبیل هنری فورد و جان دی راکفلر وجود دارند ولی ثروت گیتس فقط بخشی از جذابیت اوست. طلوع برق‌آسای گیتس همراه با شهرت و اقبال وی موید ظهور یک نظم تجاری جهانی جدید است نظمی که تحت تسلط رده دیگری از رهبران تجاری قرار دارد. می‌توان آنها را آدم‌های غیرحرفه‌ای در امور کامپیوتر یا Nerds نامید ولی آنها چیزهایی را می‌دانند که بیشتر ما از آنها آگاهی نداریم.

آنها نیروی بالقوه فن‌آوری جدید را به گونه‌ای درک می‌کنند که مدیران همه فن حریف سنتی فکرش را هم نمی‌توانند بکنند. آنها در مورد چیزهایی که ما واقعا درک نمی‌کنیم خیلی خیلی زیرک‌اند و این زیرکی همه ما را ناراحت می‌کند.
وقتی که نوبت به آینده می‌رسد آنها آن را به دست می‌آورند ولی ما به دست نمی‌آوریم. گیتس که از نظر فنی باسواد و از لحاظ روشنفکری نخبه‌گراست نشانه‌ای از رهبران آتی می‌باشد. گرچه او در رد موند واشنگتن مستقر است احتمالا می‌توان وی را از بزرگترین بازرگانان ناحیه سلیکون ولی (Silicon Valley) نامید. از نظر برخی‌ها در شرکت مایکروسافت او یک چهره صوفیانه و تقریبا مذهبی است در حالی که از نظر دیگران در صنعت او ضدمسیح است. هر دو نظر غیرمتعارف به نظر می‌رسد ولی جای تردید نیست که نفوذ او تا چه اندازه قدرتمند می‌باشد.

با همه این احوال، حافظه ضعیف می‌شود،  امروزه ما شرکت آی- بی- ام را در مقایسه با شرکت مایکروسافت مقدس‌تر تلقی می‌کنیم. ماهیت قدرت چنین است. یعنی ما از آنچه کمتر درک می‌کنیم ترس بیشتری داریم.
شما در شیوه مدیریت گیتس سرنخی از سبک رهبری در دانشکده‌های بازرگانی نخواهید یافت. درواقع، استادان و کارشناسان مدیریت در مورد آنچه رئیس هیئت مدیره مایکروسافت و مدیر اجرایی آن را اینقدر موفق ساخته به طور عجیبی ساکت هستند. شاید هم احساس حقارت و بی‌اعتنایی می‌کنند. گیتس سرانجام هاروارد را که در آن تحصیل حقوق می‌کرد رها نمود. دانشگاهیان بیشتر رهبران تجاری سنتی یعنی مدیران اجرایی سنتی را ترجیح می‌دهند.
پس ما برای شناخت آنچه این امر را قابل توجه و مهم می‌سازد به کجا باید مراجعه کنیم؟ کجا بهتر از خود دانشنامه مایکروسافت یعنی Encarta است؟ در این دانشنامه تحت مدخل گیتس، ویلیام، هنری سوم آمده که «بیشتر موفقیت گیتس در توانایی وی نسبت به برگردان دیدهای فنی به استراتژی بازار و آمیختن خلاقیت با بینش فنی بستگی دارد.» سرانجام آنچه بیل گیتس را متمایز از هر رهبر تجاری دیگر در تاریخ می‌کند احتمالا نفوذی است که او بر زندگی‌های ما دارد. در حالی که قدرت غول‌های پیشین معمولا در یک بخش یا صنعت متمرکز بود، قدرت نرم‌افزاری مایکروسافت چنگ‌های خود را در هر حوزه‌ای از زندگی ما گسترانده است.
سلطان‌های رسانه‌ای مانند روبرت مرداک ما را ناراحت می‌کنند زیرا آنها قدرتی دارند که آنچه را که در روزنامه‌ها و تلویزیون‌هایمان ظاهر می‌شود کنترل می‌کنند. ولی نفوذ افرادی که نرم‌افزار را می‌نویسند غیرقابل پیش‌بینی است. دانشنامه Encarta که مایکروسافت تولید نموده فقط نمونه‌ای است از چند مورد که چگونه بیل گیتس و شرکتش در هر جنبه از زندگی ما نفوذ می‌کند. از این‌که ما از تسلط بازار نرم‌افزاری‌اش احساس ناراحتی کنیم تعجبی ندارد. این‌که از او بدگویی شود و مورد حمله قرار گیرد شگفت‌آور نیست. روی هم رفته، چندتا از رهبران تجاری فرصت بازنویسی تاریخ را پیدا می‌کنند؟
ولی در شرایط هوچی‌گری و ضدهوچی‌گری، بیل گیتس چه نوع فردی است؟ آیا او فردی تیزهوش است که اصولا فقط در کامپیوتر تیز و باهوش بوده و در زمان و مکان مناسب قرار گرفته، یا اینکه چیزی بدیمن‌تردرباره مردی وجود دارد که می‌توانست به راحتی در دهه بیست زندگی خود کناره‌گیری نماید یا بازنشسته شود ولی ترجیح می‌دهد که بیشتر روزها ۱۶ ساعت در روز کار کند.
داستان‌ها در مورد گیتس ریاضی‌دان نابغه و برنامه‌نویس کامپیوتر و درباره سایر گیتسها، بازرگان بی‌رحمی که برای شکست یا سرکوب رقابت با تمام توان بیرون می‌رود، به طور فراوان وجود دارد. تنها با جدا کردن واقعیت از خیال می‌توان شروع به کشف گیتس واقعی نمود. آنچه از این تحلیل به جا می‌ماند یک تصویر به مراتب پیچیده‌تر است.
این تنها یک داستان استعداد فنی و ثروت زیاد نیست، بلکه یک بینش قابل توجه تجاری و شور و شوق وسوسه‌انگیز برای بردن و پیروز شدن است. همچنین سرگذشتی است پیرامون یک سبک رهبری کاملا متفاوت از آنچه دنیای تجاری و کسب و کار قبلا به خود دیده است.
آنچه که بیل گیتس به رهبران تجاری آینده پیشنهاد می‌کند الگویی جدید است، الگویی که ویژگی‌ها و مهارت‌هایی را که خیلی مناسب برای چالش‌های قرن بیست و یکم است گردهم می‌آورد. بیل گیتس با وجود همه خطاهایش مطالب زیادی برای یاد دادن نسل بعدی بازرگانان و مدیران دارد.
از زمان تشکیل مایکروسافت، گیتس این تصور خود را که روزی که روی هر میز و در هر خانه یک کامپیوتر باشد دنبال نموده است. (جالب اینکه شعار اصلی او عبارت بود از «روزی روی هر میز و در هر خانه یک کامپیوتر باشد که از نرم‌افزار مایکروسافت استفاده کند» ولی بخش آخر شعار این روزها از قلم افتاده چون که برخی افراد را ناراحت می‌کند)
اکنون با نگاهی به گذشته پی می‌بریم که گسترش کامپیوترهای شخصی از اداره به خانه تقریبا اجتناب‌ناپذیر به نظر می‌رسد.بازاندیشی و بازنگری موضوع خیلی خوبی است ولی همانطور که گیتس نشان داده آینده‌نگری و دوراندیشی خیلی سودآورتر می‌باشد.
همچنین مهم است یادآور شویم که صفحات نمایش و صفحات کلید همه جا حاضر و فراگیرند که همه ما امروزه وجود آنها را بدیهی می‌پنداریم. چند دهه قبل جزء داستان‌های علمی تخیلی بود. در دهه ۱۹۶۰ هنگامی که آینده‌گراها در آمریکا سعی کردند که روند شکل‌گیری اجتماع را در باقیمانده قرن پیش‌بینی کنند آنها طلوع و ظهور کامپیوتر شخصی (PC) را کاملا نادیده گرفتند. بنابراین این امر تصادفی نیست که گیتس جوان کتاب‌های علمی و تخیلی را به خود اختصاص دهد.

این‌که بیل گیتس به تنهایی مسبب بردن کامپیوتر شخصی به خانه‌ها و ادارات در سراسر دنیا باشد و یا اینکه هنری فورد بانی ظهور و پیدایش اتومبیل بوده، نادرست است. ولی وجه اشتراک آنها در این است که آنها نقش اصلی و محوری در تبدیل تصورات به واقعیت بازی کرده‌اند.
گیتس با دگرگونی مایکروسافت و تبدیل آن به یک بازیگر مهم در صنعت کامپیوتر و استفاده از جایگاه برتر جدید برای ایجاد بستری جهت رشد خیلی زیاد در برنامه‌های کاربردی فکر خود را به منصه ظهور گذاشت. گیتس از همان ابتدا و خیلی زود دریافت که اگر بخواهد فکرش را به نتیجه برساند، لازم و ضروری است که یک استاندارد صنعتی ایجاد شود. او همچنین می‌دانست که اگر هرکسی زودتر و قبل از همه‌ به آنجا برسد فرصت و شانس مهم‌تری برای داشتن قدرت در صنعت کامپیوتر خواهد داشت.
چند سال قبل از این که شرکت آی- بی- ام برای یافتن یک سیستم عامل در کامپیوتر شخصی جدیدش به گیتس نزدیک شود گیتس تاسف عدم وجود یک سیستم عامل مشترک را می‌خورد و پیش‌بینی می‌کرد که بدون یک سیستم عامل نیروی بالقوه کامپیوترهای شخصی شناخته نخواهد شد. مقاله‌هایی که در آن زمان نوشت خبر از آن می‌داد که این فکر را بیش از هرکس دیگری در ذهن داشته است. با وجود آن، حقیقت این است که هنگامی که این فرصت دست داد گیتس آنچه را که می‌خواست به خوبی دید و آن را با هر دو دست گرفت. از آن موقع تاکنون او به همین نحو عمل کرده است.
در اوایل دهه ۱۹۸۰، گیتس طراح اصلی حرکت مایکروسافت از تولیدکننده زبان‌های برنامه‌نویسی به یک شرکت نرم‌افزاری متنوع تبدیل گردید که همه‌چیز از سیستم عامل نظیر ویندوز گرفته تا کاربردهایی مانند Excel, Word همچنین ابزارهای برنامه‌نویسی را تولید می‌کرد. در این فرآیند او صنعت کامپیوتر را دگرگون کرد.
آنهایی که از او انتقاد می‌کنند و او را متهم به گرایش‌های انحصارطلبانه می‌کنند ممکن است هر از چند گاهی درنگ نمایند و این‌که جایگاه انقلاب کامپیوتر شخصی در حال حاضر بدون دخالت به موقع و مصلحت‌جویانه بیل گیتس در کجا بود، فکر و اندیشه کنند. سرانجام، با تمام خطاهایش، جر و بحث کردن در مورد این ادعا که بیل گیتس نقش مهمی در هدایت دوران تکنولوژیکی جدید داشته سخت و دشوار است. همچنین یادآوری این نکته ارزشمند است که برخلاف بسیاری از افراد خیلی ثروتمند جهان، او هنوز به دنبال تلاش برای معاش است.
متخصصان کامپیوتر وارث زمین خواهند بود
گیتس یکی از معدود مدیران موسس، اجرایی و فنی در صنعت کامپیوتر شخصی است که باقی مانده و از نظر تجاری موفق بوده است. او براستی یک کارشناس حقیقی و متخصص کامپیوتر است.

فلسفه کسب و کار
سرگذشت مایکروسافت تقریبا سرگذشت یکی از شرکت‌هایی است که رشدی سریع و بی‌وقفه در یکی از رقابتی‌ترین صنایع جهانی داشته است. تحت رهبری بیل گیتس که شرکت را به کمک پل آلن در سال ۱۹۷۴ بنیان نهاد شرکت مایکروسافت با دو نفر آغاز به کار نمود و در حال حاضر بیش از ۲۰۵۰۰ نفر را در استخدام داشته و فروش آن افزون بر ۸/۸ بیلیون دلار در سال (در سال ۲۰۰۹) می‌باشد.

 

شرکت مایکروسافت موفقیت خود را ناشی از ۵ عامل زیر می‌داند:

– نگرش بلندمدت

– جهت‌دهی به نتایج

– کار گروهی و تلاش همه جانبه فردی

– دلبستگی به فرآورده‌های خود و مشتریان

– گرفتن واکنش مشتری به طور پیوسته
شرکت افراد خیلی باهوش و خلاق را استخدام می‌کند و با ایجاد شور و شوق آنها را در چالش مداوم و شرایط کار عالی نگه می‌دارد. (دادن سهام جور واجور نیز کمک خواهد کرد.) با کمتر از ۸ درصد، تغییرات پرسنلی آن در صنعت فن‌آوری اطلاعات فوق‌العاده پایین است.

هنگامی که افراد شرکت را ترک می‌کنند، مسئول پژوهش مایکروسافت نظر می‌دهد که آنها به این علت این کار را کرده‌اند که چالش تمام شده است یا خیر. ولی شاید آشکارترین آزمایش فرهنگ مایکروسافت، این است که بسیاری از کارکنان اصلی و اولیه آن، هنوز آنجا هستند و کار می‌کنند. افراد زیادی در سنین اواخر ۲۰ سالگی و اوایل دهه ۳۰ سالگی با استفاده از امکانات سهام شرکت میلیونر شده‌اند. آنها به راحتی می‌توانستند بازنشسته شوند یا کنار بروند ولی نرفتند.
به قول یک مدیر مایکروسافت «چه کار دیگری در زندگی خود می‌کردند؟ در کجا می‌توانستند این قدر سرگرمی و لذت داشته باشند؟»

 

رمز و رازهای موفقیت

با تحلیل دقیق، ده رمز که موفقیت شرکت مایکروسافت و مدیران اجرایی استثنایی آن را توجیه می‌کند، آشکار می‌گردد. رمزهای انجام کسب و کار به شیوه بیل گیتس به قرار زیرند:

۱- در مکان مناسب و زمان درست دست به کار بزن
نسبت دادن موفقیت مایکروسافت به یک شانس و اقبال فوق‌العاده یعنی تضمین قرارداد تامین سیستم عامل برای اولین کامپیوتر شخصی آی بی ام راحت و آسان است. ولی در این کار عوامل دیگری بیش از شانس و اقبال دخالت داشته است. گیتس اهمیت معامله آی بی ام را تشخیص داد. او می‌دانست که آن معامله می‌تواند تاریخ کاربرد کامپیوتر شخصی را دگرگون کند و او بیش از شش ماه به طور خستگی‌ناپذیری کار کرد تا شانس موفق بودن را به حداکثر برساند.

۲- عاشق فن‌آوری باش
یکی از مهم‌ترین جنبه‌های موفقیت مداوم مایکروسافت دانش و آگاهی فنی گیتس بوده است. کنترل تصمیم‌های کلیدی و مهم در این زمینه به عهده وی بوده و در بسیاری از مواقع او سمت و سوی فن‌آوری را خیلی روشن‌تر از رقبایش تشخیص داده و همچنین آماده بوده که راه را نشان دهد.

۳- هیچکس را زندانی خود مکن
گیتس رقیب سرسختی است. هر کاری که کرده برنده شده. به عنوان یک معامله‌گر، این کار او را یک مذاکره کننده فوق‌العاده انعطاف‌ناپذیر می‌سازد. او استخوانی لای زخم باقی نمی‌گذارد و به طور آشکار در مورد رقبای کاری صحبت می‌کند.

۴- افراد خیلی باهوش را استخدام کن
«افراد دارای بهره یا ضریب هوشی بالا» اصطلاحی است در مایکروسافت برای باهوش‌ترین افراد. از همان ابتدا، گیتس همیشه اصرار داشته که شرکت به بهترین ذهن‌ها نیاز دارد. از اینکه افراد نادان از نظر فن شناختی به او صدمه نمی‌زنند خرسند است. در برخی جاها این کار به عنوان نخبه‌گرایی محسوب شده و انتقادهایی را برانگیخته ولی اثرات مثبتی داشته است. شرکت قادر به استخدام بسیاری از دانشجویان تیزهوش شده که مستقیما از دانشگاه به امید کار در بهترین شرکت جذب می‌شوند.

۵- رمز بقا را فراگیر
گیتس به راحتی می‌پذیرد که رقبایش بیشتر نبردهای بازرگانی را به خاطر اشتباهات خودشان باخته‌اند. آنچه او به ویژه در آن مهارت دارد فرار از دام‌هایی است که دیگران در آن می‌افتند و این در حالی است که او از فرصت‌های ناشی از اشتباهات دیگران بهره‌برداری می‌کند.

۶- انتظار تشکر و سپاس‌گزاری را نداشته باش
بیل گیتس اهمیت داشتن دوستان را در جایگاه‌های بالا می‌داند. با وجود نبرد جاری او با تنظیم‌کنندگان ضد تراست آمریکا، گیتس تلاش کرده که نظر مدیران اجرایی شرکت‌های فورچون ۵۰۰ را جلب نموده و گردهمایی‌هایی از مدیران اجرایی در سیاتل و سایر شهرها در سراسر ایالات متحده برگزار می‌کند.

۷- جایگاه برتر را برگزین
بیل گیتس نوعی رهبر جدید در کسب و کار است. در طول سالیان، بارها نشان داده که گویا او نزدیک‌ترین ارتباط را با غیب‌گوی صنعت کامپیوتر دارد. درک عمیق او از فن‌آوری به عنوان یک شیوه منحصر به فرد از ترکیب کردن داده‌ها به او توانایی ویژه‌ای داده که روندهای آتی را دریابد و استراتژی مایکروسافت را هدایت و راهنمایی کند. این کار نیز مایه شگفتی در بین طرفداران مایکروسافت و مرعوب شدن رقبای آن شده است.

۸- همه پایگاه‌ها را تحت پوشش قرار ده
عنصر مهم و کلیدی موفقیت مایکروسافت همانا توانایی آن در اداره و کنترل چند پروژه بزرگ به طور همزمان می‌باشد. خود گیتس یک فرد چندکاره اصلی است و گفته می‌شود که قادر به انجام چند گفت‌وگوی فنی به طور هم‌زمان می‌باشد، این توانایی قابل توجه وی در روش و نگرش شرکت بازتاب یافته است. به عبارت دیگر مرتب در حال کشف بازارهای جدید و کاربردهای جدید نرم‌افزاری است. با این کار حذف کارهای بزرگ بعدی منتفی است.

۹- یک کسب و کار جمع و جور را تدارک بین
در پیوند با ارزش‌گذاری بازار سهام شرکت، مایکروسافت نسبتا شرکت کوچکی باقی مانده است. همچنین از نظر داخلی، شرکت همواره به بخش‌های کوچک‌تر تقسیم شده تا مناسب‌ترین محیط گروه بازرگانی را حفظ کند. گاهی اوقات، تغییرات به قدری سریع بوده که به نظر می‌رسد مایکروسافت تقریبا به طور هفتگی بخش‌های جدید ایجاد می‌کند. گیتس به حفظ یک ساختار ساده اعتماد دارد تا او را قادر به حفظ کنترل شرکت کند. هر موقع احساس کند که خطوط ارتباطی در حال کشش یا نامشخص است او در ساده کردن ساختار تردیدی به خود راه نمی‌دهد.

۱۰- همیشه مواظب کارهایت باش
اکنون بیش از دو دهه است که گیتس در بالای سر کار و حرفه خود است. در این زمان او ثروتمندترین مرد جهان است که برای کسی که هنوز در اوایل دهه چهل سالگی خود است بد نیست. معذالک با وجود ثروت هنگفت و موفقیت‌هایش هیچ نشانه‌ای از کم شدن فعالیت گیتس دیده نمی‌شود. او می‌گوید که با این «ترس پنهان» برانگیخته می‌شود که ممکن است کار بزرگ بعدی را از دست بدهد. او قصد تکرار اشتباهات سایر شرکت‌های مسلط کامپیوتری نظیر آی- بی- ام و اپل (Apple) را ندارد.
 سه شنبه ۱۰ تیر ۱۳۹۹

پیش بینی تقاضا در شرکت مایکروسافت
پیش بینی تقاضا در شرکت مایکروسافت

درحال حاضر مایکروسافت یک شرکت چند ملیتی شناخته می شود و بیشترین فروش را از محصولات مایکروسافت، ویندوز و مایکروسافت آفیس دارد. می‌توان با جرئت گفت که مایکروسافت از پرچمداران دنیای کامپیوتر است.

 

Microsoft مخفف کلمه (Microcomputer software)درابتدا توسط بیل گیتس وپل آلن در ۱۹۷۵ تاسیس شد. دفتر مرکزی آن درشهر ردموند در ایالت واشنگتن آمریکا قرار دارد. مایکروسافت در زمینه طراحی، توسعه، ساخت، صدور مجوز و ارائه خدمات نرم افزاری برای وسایل کامپیوتری فعال است. درحال حاضر مایکروسافت یک شرکت چند ملیتی شناخته می شود و بیشترین فروش را از محصولات مایکروسافت، ویندوز و مایکروسافت آفیس دارد. مایکروسافت توانسته زودتر از رقبا خود تقاضای بازار را شناسایی کند و به جایگاهی که امروز دارد برسد،

درسال ۱۹۸۰ بیل گیتس سیستم عاملی را از یک برنامه نویس محلی خریداری نمود، سپس تغییراتی در این سیستم عامل اعمال کرد تا این سیستم عامل بتواند به خوبی با ریزپردازنده های اینتل کار کند. همین مورد باعث شدتا این سیستم درسال ۱۹۸۵ بتواند ۸۵٪ سهم بازار را از آن خود کند. او نام این سیستم را ام.اس.داس گذاشت.

هنگامی که مایکروسافت نسخه ویندوز ۲ و ۱ را معرفی نمود، با توجه به تجربه کم، وجود رقبا با کیفیت بالاتر وتصور مردم از شرکت به عنوان یک شرکت دنباله رو، محصولات مایکروسافت با شکست مواجه شد. اما بیل گیتس دست از تلاش برنداشت وسرانجام در ۱۹۹۰ به معرفی ویندوز ۳ پرداخت که به کاربران اجازه استفاده از برنامه های تحت داس را می داد وهمزمان راحتی استفاده در شکل ظاهری مک را برای آنان فراهم می نمود. به همین دلایل داس و ویندوز ۲ محصول مکمل به حساب می آمدند وشرکت توانست درآمد حاصل از این سیستم عامل را دو برابر نماید.

ویندوز ان.تی باهدف رقابت با شرکت های یونیکس و نت ور در سال ۱۹۹۳ معرفی گردید. ان.تی بر روی کامپیوتر های بسیارقدرتمند قابل نصب بود. همچنین قابلیت جابه جایی را داشته و می توانست با کامپیوترهای دیگریکپارچه شود ودرنتیجه شبکه بسازد. با درکنار هم بودن تمامی این عوامل، این سیستم عامل رشد شگرفی را در بازار پیداکرد. اما به دلیل نبودن پایداری لازم، مشتریان بزرگ کماکان به استفاده از یونیکس ادامه دادند.

دردهه ۹۰ میلادی، بازار نرم افزار به طورکلی با بازار سیستم عامل متفاوت بود. هنگامی که قیمت سیستم عامل درحال افزایش بود، روند نرم افزار رو به کاهش قرار داشت. اما نرم افزاریک تجارت پرسود بود، افراد بعد از آموزش آن نرم افزار را رها نمی کردند و برای خود شرکت ها،  آموزش آن تا ۵ برابرخود نرم افزار هزینه داشت.دراین زمان شرکت مجموعه نرم افزاری با تخفیف ارائه نمودکه کاربری راحتتری داشت. براساس آمار درسال ۲۰۰۰ آفیس توانست یک سوم کل درآمد شرکت را ازآن خودکند.

اشتباهات مکرر مایکروسافت

در اواخر سال ۱۹۹۰ بیشتر مدیران اجرایی شرکت را ترک کردند. دلیل آنان راکد و بی حرکت ماندن سازمان بود. برای رفع این مشکل پس از مذاکرات صورت گرفته درون سازمانی، مدیران اجرایی وکارمندان به هشت گروه تبدیل شدند که هریک با مشتریان مختلف ارتباط داشتند. در گذشته بیشتر بر فناوری محصول توجه می شد اما بعد از تغییرات به توانمندسازی کارکنان، ارتباط با مشتری وگسترش هدف فراتر از کامپیوترهای شخصی توجه شد. سپس حقوق کارمندان خود را افزایش  داد واین تغییرات باعث اثرات مثبت و دلگرمی کارکنان شد.

درسال ۲۰۰۰ شرکت با یک شکست رو به رو شد. از سوی رای دادگاه مبنی بر منفک شدن شرکت به علت عدم رعایت انحصار و از سوی دیگر رقیبش سیستم عامل لینوکس وهمچنین کاهش سمت بیل گیتس به مدیرعاملی باعث شد تا سهام شرکت به نصف برسد.

در ماه جون سال ۲۰۰۱ اتحادیه از دادگاه خواهان بازگشت مایکروسافت به یک کمپانی شد. کمی بعد، در ماه سپتامبر سال ۲۰۰۱ به دستور رئیس جمهور جورج بوش مایکروسافت یکتا شد و نشستی با مایکروسافت در دپارتمان قضاییه آمریکا انجام شد.اتحادیه اروپا در سال ۲۰۰۴ شروع به مخالفت با متحد بودن مایکروسافت کرد. در پایان مایکروسافت بسیار ضرر کرد و فرمان به فاش کردن پروتوکل های اصلیش به رقبا را داد و دستور به تولید ورژنی از ویندوز داد که مدیا پلیر نداشت.

با حضور اینترنت وپررنگ شدن نقش آن در بین مردم استراتژی های شرکت نیز تغییر کرد. گیتس پیش بینی می کرد نرم افزار مایکروسافت.NET بتواند به سرعت مرزهای میان کامپیوترهای شخصی، سرورها، اینترنت ودیگر وسایل ارتباطی را از بین ببرد. گیتس می گفت:”ما تنها شرکت نرم افزاری هستیم که اعلام می کنیم اولین استراتژی ما تجمیع تمام خدمات درکنار یکدیگر است.”درهمین راستا درسال ۲۰۰۱ برای رقابت با نینتندو وسونی، مایکروسافت ایکس باکس که قابلیت بازی های ویدئویی داشت را به بازار عرضه کرد. با وجود فروش ۲۲ میلیون دستگاه باز هم دچار ضرر سنگینی به مبلغ ۴ میلیارد دلارشد. در حالیکه سونی ۱۰۰ میلیون دستگاه پلی استیشن در همین سال فروخت.

شرکت در سال ۲۰۱۳ مرتکب اشتباه بزرگ‌تری شد و مایکروسافت به‌قصد برتری بخشیدن به ویندوزفون، شرکت نوکیا را با مبلغ ۲/۷ میلیارد دلار خریداری کرد. اما نقشه‌ها آن‌طور که انتظار می‌رفت انجام نشد و سهم ویندوز در بازار تلفن‌های همراه هرگز از ۳ درصد بالاتر نرفت. درنهایت تابستان ۲۰۱۵ فرارسید و این هزینه نیز به‌عنوان ضرر در صورت‌های مالی غول ردموند نوشته شد.

یکی از مهم‌ترین جنبه‌های موفقیت مداوم مایکروسافت دانش و آگاهی فنی گیتس بوده است. کنترل تصمیم‌های کلیدی و مهم در این زمینه به عهده وی بوده و در بسیاری از مواقع او سمت و سوی فن‌آوری را روشن‌تر از رقبایش تشخیص داده است. همچنین گیتس همیشه اصرار داشته که شرکت به بهترین ذهن‌ها نیاز دارد. از اینکه افراد نادان از نظر فن شناختی به او صدمه نمی‌زنند خرسند است.

در حال حاضر صنعت کامپیوترهای شخصی در حال کاهش است و ویندوز در دنیای تلفن همراه تحت سلطه IOS و اندروید قرار گرفته است. حتی بدتر از آن مایکروسافت شروع به توقف تولید گوشی های هوشمند خود کرد و این کسب و کار ویندوز را با مشکل روبرو کرد. اما از سوی دیگر کسب و کار ابری توانسته این کمپانی را در سطح بالایی نگه دارد.

به هر حال ویندوز هنوز نمرده است و هنوز هم بر روی اکثریت قریب به اتفاق صدها میلیون دسکتاپ و لپ تاپ در سراسر جهان نصب شده است. مایکروسافت برخی طرح های جامع بلندپروازانه برای سیستم عامل خود در نظرگرفته که پتانسیل ایجاد یک تاثیر بزرگ در آینده را دارد.